احزاب اسلامی ایران
احزاب اسلامی ایران
در آغاز مشروطیت بخشی از روحانیون با خواستههای جدید درخصوص تأسیس عدالتخانه و نهایتاً تشکیل مجلس یا پارلمان و تدوین قانون اساسی همراه شدند و در ایجاد انجمنهای مشروطهخواه در کنار ملّیون آزادیخواه و روشنفکر قرار گرفتند. همین انجمنها به خصوص «انجمن مخفی»، زمینۀ شکلگیری احزابی چون حزب اعتدالی را فراهم ساختند. بخش دیگری از روحانیون از حفظ وضع موجود حمایت میکردند و محافل مشروعهخواه ازجمله انجمن اسلامیه را بهوجود آوردند. این قبیل انجمنها در نخستین دورۀ تکوین احزاب سیاسی به شکلگیری هیچ حزب یا گروه سیاسی گسترده و مؤثری تبدیل نشد. البته حزب اعتدالی را که یکی از دو حزب عمده مشروطهطلبان ایران بود، هم در زمره نخستین احزاب ملی و هم در شمار اولین احزاب اسلامی میتوان قرار داد. در دهۀ ۱۳۲۰ش تشکلها و گروهها و انجمنهای مختلفی با گرایشهای اسلامی ظاهر شد. ولی در این میان شاید تنها از جمعیت فداییان اسلام و مجمع مسلمانان مجاهد در مقام احزاب سیاسی اسلامی این دوره بتوان نام برد. با شکلگیری نهضت ملی ایران و تشکیل جبهه ملی به رهبری دکتر محمد مصدق برخی از تشکلهای اسلامی و حتی برخی مجامع حوزوی همچون هیئت علمیه در کنار احزاب و گروههای ملیگرا به همراهی با نهضت پرداختند و بعضاً به عضویت جبهه ملی درآمدند. شماری از احزاب و گروههای سیاسی دهۀ بیست همچون جمعیت خداپرستان سوسیالیست و جمعیت آزادی مردم ایران که از گروههای متشکلۀ جبهه ملی بود، برآیندی از سه جریان فکری اسلامی، ملیگرا (ناسیونالیستی) و چپ (سوسیالیستی) محسوب میشدند. با منع و توقف فعالیت احزاب و گروههای سیاسی درپی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نهضت مقاومت ملی به صورت سازمانی متشکل از احزاب و شخصیتهای ملی و مذهبی تشکیل شد. در دهۀ سی فعالان ملی ـ مذهبی، جمعیتی با عنوان متاع (مکتب تربیتی اجتماعی عملی) به وجود آوردند. این جمعیت بانی تأسیس انجمنهای اسلامی مهندسین، پزشکان، معلمان و بانوان و شرکت سهامی انتشار بود. با آزادی نسبی فضای سیاسی در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ انجمنها و کانونهای مذهبی دیگری ازجمله «انجمن ماهانه دینی» تشکیل شد، اما تنها تشکلی که از آن میتوان در مقام یک حزب سیاسی با گرایشهای اسلامی یاد کرد، جمعیت نهضت آزادی ایران بود. در دوران رکود و توقف فعالیتهای سیاسی و حزبی دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، احزاب و گروههای سیاسی اسلامی نیز چونان سایر احزاب، مجالی برای فعالیت آزاد و علنی نیافتند. حرکت اسلامی در این مقطع در یک بُعد در هیئت مجامع و کانونهای مذهبی متعددی ظاهر شد که عمدتاً به فعالیتهای تبلیغی، فرهنگی، انتشاراتی، آموزشی، اجتماعی و خیریه میپرداختند. این طیف گسترده و گوناگون از جمله شامل کانونها و مؤسساتی چون دارالتبلیغ اسلامی، مؤسسۀ در راه حق، مؤسسه حسینیه ارشاد، مؤسسه انتشارات بعثت، انجمن علمی ـ مذهبی دانشگاه تبریز و انجمن حجتیه بود که مورد اخیر از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا اواخر دهۀ ۱۳۵۰ فعالیت داشت. بُعد دیگر حرکت اسلامی در این مقطع در قالب سازمانها و گروههای مخفی و چریکی و در چارچوب مبارزۀ مسلحانه با رژیم سلطنتی تجلی یافت. جنبش آزادیبخش مردم ایران (جاما)، حزب ملل اسلامی، جمعیت مؤتلفه اسلامی، سازمان مجاهدین خلق ایران، گروه ابوذر، گروه مهدویون و برخی گروههای کوچکتر که پس از انقلاب، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را بهوجود آوردند، از آن جملهاند. مهمترین احزاب سیاسی اسلامی جدید پس از انقلاب، حزب جمهوری اسلامی و حزب جمهوری خلق مسلمان بود.