ترجمه و تاریخچه آن
ترجمه: در اصطلاح بازگردانی گفتار یا نوشتار از زبانی به زبان دیگر. ترجمه یکی از راههای انتقال تجربۀ اقوام مختلف و عناصر فرهنگی جوامع به یکدیگر است. از آنجا که حفظ و انتقال هر دو عامل صورت و محتوای یک نوشته از زبانی به زبان دیگر بهطور کامل امکانپذیر نیست، مترجم از یکسو نظر به زبان مبدأ و از سوی دیگر نظر به زبان مقصد دارد. بر این اساس دو سبک مشخص در ترجمه وجود دارد: گاه مترجم با پایبندی به نویسنده در تلاش است تا حدّ امکان ساختهای زبان مبدأ را به زبان مقصد منتقل کند و از زبان و دنیای نویسنده دور نگردد؛ ترجمهای که محصول چنین تفکری باشد، ترجمۀ تحتاللفظی یا دقیق یا ترجمۀ معنایی میگویند. از آنجا که تفاوتهای ذاتی دو زبان در بعضی موارد انتقال این عناصر را دشوار میکند، پافشاری بر ترجمۀ دقیق و اصالتدادن به نویسنده ممکن است ترجمهای را پدید آورد که دشوار باشد و درک آن برای خواننده بهراحتی صورت نگیرد. در مقابل برخی اصالت را به خواننده دادهاند و تلاش میکنند تا مفهوم را بهشکلی قابل دریافت به خواننده منتقل کنند از اینرو تمایل ندارند که ساختهای صوری و معانی ناآشنا را وارد زبان مقصد کنند. به این نوع ترجمه، ترجمۀ ارتباطی یا ترجمۀ آزاد میگویند بزرگترین مشکل در این گونه ترجمهها آن است که ممکن است از متن اصلی زیاد فاصله بگیرد.
نخستین مترجمی که نامش در تاریخ آمده لیویوس آندرونیکوس[۱] است که در ۲۴۰پم اودیسۀ هومر را از یونانی به لاتین ترجمه کرد. ترجمه در ایران نیز سابقهای طولانی دارد. شاید بتوان قدیمیترین ترجمههایی را که به دست ما رسیده است کتیبههای سهزبانه بیستون دانست که متن فارسی باستان آن به زبان عیلامی و اکدی ترجمه شده است. شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که پیش از اسلام در دورۀ ساسانی کتابهایی از زبان سانسکریت و زبانهای دیگر به زبان پهلوی ترجمه شد که متن پهلوی این آثار بهجا نمانده و اما ترجمههایی که از این متون به عربی صورت گرفته، باقی مانده است.
جنبش اقتباس و انتقال آثار علمی و فرهنگی تمدنهای مختلف غیرعربی به جهان اسلام از اواسط قرن ۲ تا اواخر قرن ۴ق را نهضت ترجمه نامیدهاند. درطی نهضت ترجمه کتابهای زیادی در طب، منطق، فلسفه، ریاضیات، هندسه، نجوم، کیمیا، آیین کشورداری و کشاورزی به زبان عربی ترجمه شد و از این راه دستاوردهای علمی و فرهنگی تمدنهای جهان از هندوستان، ایران، یونان، مصر و ... در دسترس دانشمندان مسلمان قرار گرفت. حمایت مستقیم خلفای عباسی از ترجمه باعث رونق آن در این دوره شد. اوج این توجه در زمان خلافت منصور، هارون، مأمون و متوکل عباسی بود. پررونقترین دوره در نهضت ترجمه زمان مأمون بود. در دورۀ عباسی نخستین ترجمهها از پهلوی به عربی صورت گرفت. بعضی از متون غیرایرانی نیز از طریق ترجمۀ پهلوی و ترجمۀ مجدد آن به عربی در دسترس مسلمانان قرار گرفت. مترجمان این آثار اغلب ایرانی و از زردشتیزادگان تازهمسلمان بودند و گرایشهای شعوبی داشتند. از برجستهترین متون غیرعربی که از زبان سانسکریت به پهلوی و سپس به عربی درآمد میتوان به ترجمۀ الفلیلة و لیله و کلیلهودمنه اشاره کرد. از برجستهترین مترجمان این عصر ابنمقفع، یوحنا بن ماسویه، ربّنالطبری، نوبخت اهوازی و پسرانش، حنین بن اسحاق و خاندانش، جورجیس پسر بُختیشوع و... بودند. تأثیر بیتالحکمه بغداد نیز که یک کتابخانۀ بزرگ و محلّی برای فعالیتهای فرهنگی و علمی بود در رشد و رواج ترجمه در این عصر بینظیر است. بیشترین رونق بیتالحکمه در زمان خلافت هارون و مأمون بود و پس از آن رو به افول گذاشت. از سوی دیگر ترجمۀ بسیاری از متون عربی و بهویژه تفاسیر قرآن در همین دورهها از عربی به فارسی آغاز شد و در قرنهای بعد رونق بیشتری یافت.
از آغاز حکومت سامانیان همزمان با توجه به تألیف کتاب و سرودن شعر به زبان فارسی ترجمه از زبان عربی به فارسی رونق یافت. از نخستین ترجمههای موفق از زبان عربی به فارسی ترجمۀ تاریخ طبری معروف به تاریخ بلعمی و ترجمۀ تفسیر طبری و در قرون بعدی ترجمۀ ابوالمعالی نصرالله منشی از کلیلهودمنه است.
در عصر جدید همزمان با تأسیس دارالفنون ترجمه از زبانهای اروپایی بهویژه زبان فرانسه آغاز شد. اولین نمونههای این ترجمهها، ترجمۀ منابع فرانسوی برای تهیۀ کتابهای درسی دارالفنون بود. گذشته از کتابهای درسی، کتابهای تاریخی پطر کبیر، شارل دوازدهم، و اسکندر مقدونی از ولتر، داستانهای سهتفنگدار، کنت دو مونت کریستو، لوئی چهاردهم و پانزدهم از الکساندر دوما، رابینسون کروزوئه از دوفو و امثال آن از اولین نمونههای ترجمه از زبانهای اروپایی بود. علاوه بر دارالفنون، تأسیس «دستگاه مترجمان دولتی» و دارالترجمۀ ناصری تشکلهای بعدی را برای ترجمه سبب شد و نظم و انسجام بیشتری به کار ترجمه داد. با انقلاب مشروطیت توجه ایرانیان بیش از پیش به فرهنگ و تمدن غرب در کلیۀ شئون جلب شد و ترجمۀ آثار غربی در همۀ زمینههای علمی و فرهنگی با شتاب بیشتری صورت گرفت، امری که تاکنون ادامه داشته است.
- ↑ Livius Andronicus