اسپانیایی، هنر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
اِسپانیایی، هنر (Spanish art)
اِسپانیایی، هنر (Spanish art)


نقاشی و مجسمه‌سازی اسپانیا. هنر اسپانیایی با دو سنّت اروپایی و اسلامی شکل گرفت و با سلایق تأثیرگذار محلّی انطباق یافت. در هنر اسپانیا، سبک‌ها صرف‌نظر از آن‌که از چه منبعی تأثیر گرفته باشند، اغلب دگرگونه می‌شوند و حال‌وهوای اسپانیایی می‌یابند.
نقاشی و مجسمه‌سازی [[اسپانیا]]. هنر اسپانیایی با دو سنّت اروپایی و اسلامی شکل گرفت و با سلایق تأثیرگذار محلّی انطباق یافت. در هنر اسپانیا، سبک‌ها صرف‌نظر از آن‌که از چه منبعی تأثیر گرفته باشند، اغلب دگرگونه می‌شوند و حال‌وهوای اسپانیایی می‌یابند.


'''پیشینۀ تاریخی'''. اسپانیا از ۲۱۸پ‌م تا ۴۱۴م تحت سیطرۀ روم بود؛ ویرانه‌های بسیاری با معماری رومی، موزائیک<ref>mosaic</ref>&nbsp;کاری‌ها، و قطعه‌هایی از نقاشی‌های دیواری آن دوره برجا مانده است. این سرزمین در ۴۱۴م به اشغال ویزیگوت‌ها<ref>Visigoths </ref>، و در ۷۱۱م به اشغال عرب‌ها درآمد. ویزیگوت‌ها بر تکامل هنری اسپانیا چیزی نیافزودند، فقط میثاق‌های رومی را ناشیانه پی‌ گرفتند. تمدن اسلامی، دورۀ درخشانی بود و در پیشرفت هنر و معماری اسپانیا نقش مهمی داشت.
'''پیشینۀ تاریخی'''. اسپانیا از ۲۱۸پ‌م تا ۴۱۴م تحت سیطرۀ روم بود؛ ویرانه‌های بسیاری با معماری رومی، [[موزاییک|موزائیک]]<ref>mosaic</ref> کاری‌ها، و قطعه‌هایی از نقاشی‌های دیواری آن دوره برجا مانده است. این سرزمین در ۴۱۴م به اشغال [[ویزیگوت ها|ویزیگوت‌ها]]<ref>Visigoths </ref>، و در ۷۱۱م به اشغال عرب‌ها درآمد. ویزیگوت‌ها بر تکامل هنری اسپانیا چیزی نیافزودند، فقط میثاق‌های رومی را ناشیانه پی‌ گرفتند. تمدن اسلامی، دورۀ درخشانی بود و در پیشرفت هنر و معماری اسپانیا نقش مهمی داشت.


'''قرن‌های ۹ و ۱۰م'''. منشاء نقاشی در اسپانیا را می‌بایست در نسخ خطی مذّهب آن و تزیینات دیواری باقی‌مانده جست‌وجو کرد. از این دوره نسخ خطی بسیاری باقی مانده است، که تأثیرات عمیق اسلامی و بیزانسی<ref>Byzantine </ref> را نشان می‌دهند. این هنر در سبکی موسوم به مستعربی<ref>Mozarabic </ref> تجلّی یافته است، و می‌توان آن را نخستین هنر واقعاً ملّیِ اسپانیا برشمرد.
'''قرن‌های ۹ و ۱۰م'''. منشاء نقاشی در اسپانیا را می‌بایست در نسخ خطی مذّهب آن و تزیینات دیواری باقی‌مانده جست‌وجو کرد. از این دوره نسخ خطی بسیاری باقی مانده است، که تأثیرات عمیق اسلامی و بیزانسی<ref>Byzantine </ref> را نشان می‌دهند. این هنر در سبکی موسوم به مستعربی<ref>Mozarabic </ref> تجلّی یافته است، و می‌توان آن را نخستین هنر واقعاً ملّیِ اسپانیا برشمرد.


'''قرن‌های ۱۱ و ۱۳م'''. در شمال اسپانیا، به‌ویژه در کاتالونیا<ref>Cataluña </ref>، سبک رومانسک (رومی‌وار)<ref>Romanesque </ref> ریشه گرفت، و اسپانیا را به جریان غالب تحوّل هنری اروپا کشاند، که دیوارنگاره‌های رنگین و جسورانۀ کلیساها بهترین جلوه‌گاه آن بود ـ اسپانیا بیش از دیگر کشورها از نمونه‌های دیوارنگاری این دوره برخوردار است. در جنوب اسپانیا که تحت سیطرۀ اعراب مغربی<ref>Moors </ref> بود (۷۱۱ـ۱۴۹۲م)، اسلام برترین نفوذ را داشت.
'''قرن‌های ۱۱ و ۱۳م'''. در شمال اسپانیا، به‌ویژه در [[کاتالونیا، ناحیه خودمختار|کاتالونیا]]<ref>Cataluña </ref>، سبک رومانسک (رومی‌وار)<ref>Romanesque </ref> ریشه گرفت، و اسپانیا را به جریان غالب تحوّل هنری اروپا کشاند، که دیوارنگاره‌های رنگین و جسورانۀ کلیساها بهترین جلوه‌گاه آن بود ـ اسپانیا بیش از دیگر کشورها از نمونه‌های دیوارنگاری این دوره برخوردار است. در جنوب اسپانیا که تحت سیطرۀ [[اعراب مغربی]]<ref>Moors </ref> بود (۷۱۱ـ۱۴۹۲م)، اسلام برترین نفوذ را داشت.


'''قرن‌های ۱۳ و ۱۴م'''. در‌طی این دورۀ گوتیک<ref>Gothic  
'''قرن‌های ۱۳ و ۱۴م'''. در‌طی این دورۀ گوتیک<ref>Gothic  
</ref>، هنر ایتالیا، به‌ویژه مکتب نقاشی سیِنا<ref>Siena
</ref>، هنر ایتالیا، به‌ویژه مکتب نقاشی سیِنا<ref>Siena
</ref>، به‌نحو بارزی در هنر اسپانیا تأثیر نهاد؛ آثار فرّر باسّا<ref> Ferrer Bassa </ref>، نخستین نقاش شناخته‌شدۀ اسپانیایی و بنیادگذار مکتب کاتالان<ref>Catalan school </ref>، به‌نحو آشکاری بازتابندۀ این تأثیرپذیری است. مکتب مهمی متشکل از تذهیب‌کارانِ نسخ خطی، در دربار آلفونسوی دهم شاه کاستیل<ref>Alfonso X of Castile</ref> (دوران سلطنت ۱۲۵۲ـ۱۲۸۲م) شکل گرفت؛ این مکتب بازتابی بود از تأثیر فرانسه که در اوایل دورۀ گوتیک اعتبار یافته بود.
</ref>، به‌نحو بارزی در هنر اسپانیا تأثیر نهاد؛ آثار فرّر باسّا<ref> Ferrer Bassa </ref>، نخستین نقاش شناخته‌شدۀ اسپانیایی و بنیادگذار مکتب کاتالان<ref>Catalan school </ref>، به‌نحو آشکاری بازتابندۀ این تأثیرپذیری است. مکتب مهمی متشکل از تذهیب‌کارانِ نسخ خطی، در دربار [[آلفونسو دهم|آلفونسوی دهم]] شاه [[کاستیل]]<ref>Alfonso X of Castile</ref> (دوران سلطنت ۱۲۵۲ـ۱۲۸۲م) شکل گرفت؛ این مکتب بازتابی بود از تأثیر فرانسه که در اوایل دورۀ گوتیک اعتبار یافته بود.


'''قرن ۱۵م'''. وحدت اسپانیا در ۱۴۷۲م، پیشرفتی سریع در هنرها را در پی داشت که عمدتاً از حمایت فردیناند و ایزابل<ref> Isabella </ref> ناشی می‌شد. سبک شکوفاشدۀ اسپانیایی ـ فلاندری<ref>Hispano-Flemish </ref>، بر نقاشی فلاندری<ref>Flemish </ref> (به‌ویژه آثار وان آیک<ref>van Eyck </ref> و وان در وایدن<ref>van der Weyden </ref>)، و نیز سنّت‌های مغربی مبتنی بود. فرناندو گالیگو<ref>Fernando Gallego</ref> (ح ۱۴۴۰م ـ پس از ۱۵۰۷)، و لوئیس دالمائو<ref> Luis Dalmau</ref> (فعال در ۱۴۲۸ـ۱۴۶۰م) از برجسته‌ترین نمایندگان آن به‌شمار می‌روند. تأثیر رنسانسِ<ref> Renaissance </ref> ایتالیا در آثار پدرو برّوگته<ref>Pedro Berruguete</ref>، نقاش دربار، آشکار است.
'''قرن ۱۵م'''. وحدت اسپانیا در ۱۴۷۲م، پیشرفتی سریع در هنرها را در پی داشت که عمدتاً از حمایت فردیناند و ایزابل<ref> Isabella </ref> ناشی می‌شد. سبک شکوفاشدۀ اسپانیایی ـ فلاندری<ref>Hispano-Flemish </ref>، بر نقاشی فلاندری<ref>Flemish </ref> (به‌ویژه آثار وان آیک<ref>van Eyck </ref> و وان در وایدن<ref>van der Weyden </ref>)، و نیز سنّت‌های مغربی مبتنی بود. [[گایه گو، فرناندو (ح ۱۴۴۰ـ۱۵۰۷)|فرناندو گالیگو]]<ref>Fernando Gallego</ref> (ح ۱۴۴۰م ـ پس از ۱۵۰۷)، و لوئیس دالمائو<ref> Luis Dalmau</ref> (فعال در ۱۴۲۸ـ۱۴۶۰م) از برجسته‌ترین نمایندگان آن به‌شمار می‌روند. تأثیر رنسانسِ<ref> Renaissance </ref> ایتالیا در آثار پدرو برّوگته<ref>Pedro Berruguete</ref>، نقاش دربار، آشکار است.


'''قرن ۱۶م'''. تأثیر همه‌جانبۀ رنسانس ایتالیا در نقاشی‌های لوئیس دِ مورالس<ref> Luis de Morales</ref> ( ـ۱۵۸۶)، که قویاً از لئوناردو داوینچی<ref> Leonardo da Vinci</ref> تأثیر گرفت، و نقاشی‌ها و مجسمه‌های آلونسو برّوگته<ref> Alonso Berruguete</ref> (نخستین مجسمه‌ساز برجستۀ اسپانیایی) بازتاب یافته است. اِل گرکو<ref> El Greco </ref> هنرمند شاخص اواخر قرن ۱۶، و نخستین شخصیت مهم در هنر اسپانیا بود. او که در کرت<ref>Crete </ref> به‌دنیا آمده بود، سبک مانریسم<ref>Mannerism </ref> (شیوه‌گری) خاص خود را از شمایل‌نگاری<ref>icon painting</ref> یونانی و مکتب ونیزی<ref> Venetian</ref> برگرفت. دیگر نقاشان بزرگ قرن ۱۶ عبارت بودند از خوان دِ خوانس<ref> Juan de Juanes </ref> (ح ۱۵۲۳ـ۱۵۷۹)، خوان دِ لاس روئلاس<ref>Juan de las Roelas </ref> (ح ۱۵۵۸ـ۱۶۲۵)، و لوئیس دِ وارگاس<ref>Luis de Vargas</ref>.
'''قرن ۱۶م'''. تأثیر همه‌جانبۀ رنسانس ایتالیا در نقاشی‌های [[مورالس، لوییس د (۱۵۰۹ـ۱۵۸۶)|لوئیس دِ مورالس]]<ref> Luis de Morales</ref> ( ـ۱۵۸۶)، که قویاً از [[داوینچی، لیوناردو (۱۴۵۲م ـ۱۵۱۹)|لئوناردو داوینچی]]<ref> Leonardo da Vinci</ref> تأثیر گرفت، و نقاشی‌ها و مجسمه‌های آلونسو [[بروگته|برّوگته]]<ref> Alonso Berruguete</ref> (نخستین مجسمه‌ساز برجستۀ اسپانیایی) بازتاب یافته است. [[ال گرکو|اِل گرکو]]<ref> El Greco </ref> هنرمند شاخص اواخر قرن ۱۶، و نخستین شخصیت مهم در هنر اسپانیا بود. او که در [[کرت، جزیره|کرت]]<ref>Crete </ref> به‌دنیا آمده بود، سبک [[مانریسم]]<ref>Mannerism </ref> (شیوه‌گری) خاص خود را از شمایل‌نگاری<ref>icon painting</ref> یونانی و مکتب ونیزی<ref> Venetian</ref> برگرفت. دیگر نقاشان بزرگ قرن ۱۶ عبارت بودند از خوان دِ خوانس<ref> Juan de Juanes </ref> (ح ۱۵۲۳ـ۱۵۷۹)، خوان دِ لاس روئلاس<ref>Juan de las Roelas </ref> (ح ۱۵۵۸ـ۱۶۲۵)، و لوئیس دِ وارگاس<ref>Luis de Vargas</ref>.


'''قرن ۱۷م'''. هنری خشک و عمیقاً دینی بر این دوره، که شاخصِ ‌گذار از مانریسم به باروک<ref> baroque </ref> بود، تسلط داشت؛ نقاشان آن عبارت بودند از ریبرا<ref>Ribera </ref>، موریلو<ref>Morillo </ref>، سورباران<ref>Zurbarán </ref>، خوان دِ بالدس لیال<ref>Juan de Valdés Leal </ref> (۱۶۲۲ـ۱۶۹۰)، ریبالتا<ref>Ribalta </ref>، و ولاسکز<ref>Velázquez </ref>، شخصیت سرآمد عصر خویش. آلونسو کانو<ref>Alonso Cano </ref>، و مونتانس<ref>Montañés</ref> (۱۵۶۸ـ۱۶۴۹) از مجسمه‌سازان برجستۀ قرن ۱۷ بودند؛ در این دوره نوعی مجسمۀ چوبی رواج یافت که شور و حرارت عمیق دینی، ویژگی آن بود.
'''قرن ۱۷م'''. هنری خشک و عمیقاً دینی بر این دوره، که شاخصِ ‌گذار از مانریسم به [[باروک]]<ref> baroque </ref> بود، تسلط داشت؛ نقاشان آن عبارت بودند از [[ریبرا، خوزه د (۱۵۹۱ـ۱۶۵۲)|ریبرا]]<ref>Ribera </ref>، موریلو<ref>Morillo </ref>، [[سورباران، فرانسیسکو د (ح ۱۵۹۸ـ۱۶۶۴)|سورباران]]<ref>Zurbarán </ref>، [[بالدس لیال، خوان د (۱۶۲۲ـ۱۶۹۰)|خوان دِ بالدس لیال]]<ref>Juan de Valdés Leal </ref> (۱۶۲۲ـ۱۶۹۰)، [[ریبالتا، فرانسیسکو|ریبالتا]]<ref>Ribalta </ref>، و [[ولاسکز، دیه گو رودریگس (۱۵۹۹ـ۱۶۶۰)|ولاسکز]]<ref>Velázquez </ref>، شخصیت سرآمد عصر خویش. [[کانو، آلونسو (۱۶۰۱ـ ۱۶۶۷)|آلونسو کانو]]<ref>Alonso Cano </ref>، و [[مونتانس، خوان مارتینس (۱۵۶۸ـ۱۶۴۹)|مونتانس]]<ref>Montañés</ref> (۱۵۶۸ـ۱۶۴۹) از مجسمه‌سازان برجستۀ قرن ۱۷ بودند؛ در این دوره نوعی مجسمۀ چوبی رواج یافت که شور و حرارت عمیق دینی، ویژگی آن بود.


'''قرن‌های ۱۸ و ۱۹م'''. با ظهور بوربون‌ها<ref> Bourbons </ref> در قرن ۱۸، تأثیرات خارجی مجدداً آشکار شد. سلسله‌ای از نقاشان خارجی در دربار اسپانیا مستقر شدند، و با اهمیت‌‌یافتن مادرید، ویژگی‌های ناحیه‌ای رنگ باخت. اصالت اسپانیایی در هنر گویا<ref>Goyaá </ref> نمود پیدا کرد؛ هنر قرن ۱۸ اسپانیا تحت سلطۀ هنر گویا بود. آثار او در هنر قرنِ ۱۹ اروپا تأثیر شگرفی برجا نهاد. هنر اسپانیا در قرن ۱۹ تنزّل یافت، هرچند هنرمندانی همچون اسکیوِل<ref>Esquivel </ref> (۱۸۰۶ـ۱۸۵۷)، لوپز ای پورتانیا<ref>López y Portaña </ref>، و ماریانو فورتونی<ref>Mariano Fortunyá </ref> (۱۸۳۸ـ۱۸۷۴) آثار چشمگیری آفریدند.'''قرن ۲۰م'''. هنر قرن ۲۰ اسپانیا در اروپا بسیار تأثیرگذار بود؛ ازجمله هنرمندان برجسته‌ای که بسیاری از آنان در خارج از اسپانیا هنرآفرینی می‌کردند، عبارت‌اند از خوان گریس<ref>Juan Gris </ref>، خوان میرو<ref>Joan Miró </ref>، سالوادور دالی<ref>Salvador Dalí </ref>، و پیکاسو<ref>Picasso</ref>، که بسیاری او را نوآورترین هنرمند قرن می‌دانند. آنتونی تاپیس<ref> Antoni Tàpies</ref>، و مودستو کوئیسارت<ref> Modesto Cuizart</ref> (۱۹۲۵ـ ) از هنرمندان شاخص اسپانیایی در نیمۀ دوّم قرن بیستم‌اند.
'''قرن‌های ۱۸ و ۱۹م'''. با ظهور [[بوربون، سلسله|بوربون‌ها]]<ref> Bourbons </ref> در قرن ۱۸، تأثیرات خارجی مجدداً آشکار شد. سلسله‌ای از نقاشان خارجی در دربار اسپانیا مستقر شدند، و با اهمیت‌‌یافتن مادرید، ویژگی‌های ناحیه‌ای رنگ باخت. اصالت اسپانیایی در هنر گویا<ref>Goyaá </ref> نمود پیدا کرد؛ هنر قرن ۱۸ اسپانیا تحت سلطۀ هنر گویا بود. آثار او در هنر قرنِ ۱۹ اروپا تأثیر شگرفی برجا نهاد. هنر اسپانیا در قرن ۱۹ تنزّل یافت، هرچند هنرمندانی همچون اسکیوِل<ref>Esquivel </ref> (۱۸۰۶ـ۱۸۵۷)، لوپز ای پورتانیا<ref>López y Portaña </ref>، و [[فورتونی، ماریا|ماریانو فورتونی]]<ref>Mariano Fortunyá </ref> (۱۸۳۸ـ۱۸۷۴) آثار چشمگیری آفریدند.


&nbsp;
'''قرن ۲۰م'''. هنر قرن ۲۰ اسپانیا در اروپا بسیار تأثیرگذار بود؛ ازجمله هنرمندان برجسته‌ای که بسیاری از آنان در خارج از اسپانیا هنرآفرینی می‌کردند، عبارت‌اند از [[گریس، خوان (۱۸۸۷ـ۱۹۲۷)|خوان گریس]]<ref>Juan Gris </ref>، [[میرو، خوآن (۱۸۹۳ـ۱۹۸۳)|خوان میرو]]<ref>Joan Miró </ref>، [[دالی، سالوادور (۱۹۰۴ـ۱۹۸۹)|سالوادور دالی]]<ref>Salvador Dalí </ref>، و [[پیکاسو، پابلو (۱۸۸۱ـ۱۹۷۳)|پیکاسو]]<ref>Picasso</ref>، که بسیاری او را نوآورترین هنرمند قرن می‌دانند. [[تاپیس، آنتونی (۱۹۲۳)|آنتونی تاپیس]]<ref> Antoni Tàpies</ref>، و مودستو کوئیسارت<ref> Modesto Cuizart</ref> (۱۹۲۵ـ ) از هنرمندان شاخص اسپانیایی در نیمۀ دوم قرن بیستم‌اند.
 
<br />


----
----


[[Category:هنر]] [[Category:اصطلاحات، تاریخ عمومی و اشخاص]]
[[Category:هنر]]  
[[Category:اصطلاحات، تاریخ عمومی و اشخاص]]
<references />

نسخهٔ ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۷

اِسپانیایی، هنر (Spanish art)

نقاشی و مجسمه‌سازی اسپانیا. هنر اسپانیایی با دو سنّت اروپایی و اسلامی شکل گرفت و با سلایق تأثیرگذار محلّی انطباق یافت. در هنر اسپانیا، سبک‌ها صرف‌نظر از آن‌که از چه منبعی تأثیر گرفته باشند، اغلب دگرگونه می‌شوند و حال‌وهوای اسپانیایی می‌یابند.

پیشینۀ تاریخی. اسپانیا از ۲۱۸پ‌م تا ۴۱۴م تحت سیطرۀ روم بود؛ ویرانه‌های بسیاری با معماری رومی، موزائیک[۱] کاری‌ها، و قطعه‌هایی از نقاشی‌های دیواری آن دوره برجا مانده است. این سرزمین در ۴۱۴م به اشغال ویزیگوت‌ها[۲]، و در ۷۱۱م به اشغال عرب‌ها درآمد. ویزیگوت‌ها بر تکامل هنری اسپانیا چیزی نیافزودند، فقط میثاق‌های رومی را ناشیانه پی‌ گرفتند. تمدن اسلامی، دورۀ درخشانی بود و در پیشرفت هنر و معماری اسپانیا نقش مهمی داشت.

قرن‌های ۹ و ۱۰م. منشاء نقاشی در اسپانیا را می‌بایست در نسخ خطی مذّهب آن و تزیینات دیواری باقی‌مانده جست‌وجو کرد. از این دوره نسخ خطی بسیاری باقی مانده است، که تأثیرات عمیق اسلامی و بیزانسی[۳] را نشان می‌دهند. این هنر در سبکی موسوم به مستعربی[۴] تجلّی یافته است، و می‌توان آن را نخستین هنر واقعاً ملّیِ اسپانیا برشمرد.

قرن‌های ۱۱ و ۱۳م. در شمال اسپانیا، به‌ویژه در کاتالونیا[۵]، سبک رومانسک (رومی‌وار)[۶] ریشه گرفت، و اسپانیا را به جریان غالب تحوّل هنری اروپا کشاند، که دیوارنگاره‌های رنگین و جسورانۀ کلیساها بهترین جلوه‌گاه آن بود ـ اسپانیا بیش از دیگر کشورها از نمونه‌های دیوارنگاری این دوره برخوردار است. در جنوب اسپانیا که تحت سیطرۀ اعراب مغربی[۷] بود (۷۱۱ـ۱۴۹۲م)، اسلام برترین نفوذ را داشت.

قرن‌های ۱۳ و ۱۴م. در‌طی این دورۀ گوتیک[۸]، هنر ایتالیا، به‌ویژه مکتب نقاشی سیِنا[۹]، به‌نحو بارزی در هنر اسپانیا تأثیر نهاد؛ آثار فرّر باسّا[۱۰]، نخستین نقاش شناخته‌شدۀ اسپانیایی و بنیادگذار مکتب کاتالان[۱۱]، به‌نحو آشکاری بازتابندۀ این تأثیرپذیری است. مکتب مهمی متشکل از تذهیب‌کارانِ نسخ خطی، در دربار آلفونسوی دهم شاه کاستیل[۱۲] (دوران سلطنت ۱۲۵۲ـ۱۲۸۲م) شکل گرفت؛ این مکتب بازتابی بود از تأثیر فرانسه که در اوایل دورۀ گوتیک اعتبار یافته بود.

قرن ۱۵م. وحدت اسپانیا در ۱۴۷۲م، پیشرفتی سریع در هنرها را در پی داشت که عمدتاً از حمایت فردیناند و ایزابل[۱۳] ناشی می‌شد. سبک شکوفاشدۀ اسپانیایی ـ فلاندری[۱۴]، بر نقاشی فلاندری[۱۵] (به‌ویژه آثار وان آیک[۱۶] و وان در وایدن[۱۷])، و نیز سنّت‌های مغربی مبتنی بود. فرناندو گالیگو[۱۸] (ح ۱۴۴۰م ـ پس از ۱۵۰۷)، و لوئیس دالمائو[۱۹] (فعال در ۱۴۲۸ـ۱۴۶۰م) از برجسته‌ترین نمایندگان آن به‌شمار می‌روند. تأثیر رنسانسِ[۲۰] ایتالیا در آثار پدرو برّوگته[۲۱]، نقاش دربار، آشکار است.

قرن ۱۶م. تأثیر همه‌جانبۀ رنسانس ایتالیا در نقاشی‌های لوئیس دِ مورالس[۲۲] ( ـ۱۵۸۶)، که قویاً از لئوناردو داوینچی[۲۳] تأثیر گرفت، و نقاشی‌ها و مجسمه‌های آلونسو برّوگته[۲۴] (نخستین مجسمه‌ساز برجستۀ اسپانیایی) بازتاب یافته است. اِل گرکو[۲۵] هنرمند شاخص اواخر قرن ۱۶، و نخستین شخصیت مهم در هنر اسپانیا بود. او که در کرت[۲۶] به‌دنیا آمده بود، سبک مانریسم[۲۷] (شیوه‌گری) خاص خود را از شمایل‌نگاری[۲۸] یونانی و مکتب ونیزی[۲۹] برگرفت. دیگر نقاشان بزرگ قرن ۱۶ عبارت بودند از خوان دِ خوانس[۳۰] (ح ۱۵۲۳ـ۱۵۷۹)، خوان دِ لاس روئلاس[۳۱] (ح ۱۵۵۸ـ۱۶۲۵)، و لوئیس دِ وارگاس[۳۲].

قرن ۱۷م. هنری خشک و عمیقاً دینی بر این دوره، که شاخصِ ‌گذار از مانریسم به باروک[۳۳] بود، تسلط داشت؛ نقاشان آن عبارت بودند از ریبرا[۳۴]، موریلو[۳۵]، سورباران[۳۶]، خوان دِ بالدس لیال[۳۷] (۱۶۲۲ـ۱۶۹۰)، ریبالتا[۳۸]، و ولاسکز[۳۹]، شخصیت سرآمد عصر خویش. آلونسو کانو[۴۰]، و مونتانس[۴۱] (۱۵۶۸ـ۱۶۴۹) از مجسمه‌سازان برجستۀ قرن ۱۷ بودند؛ در این دوره نوعی مجسمۀ چوبی رواج یافت که شور و حرارت عمیق دینی، ویژگی آن بود.

قرن‌های ۱۸ و ۱۹م. با ظهور بوربون‌ها[۴۲] در قرن ۱۸، تأثیرات خارجی مجدداً آشکار شد. سلسله‌ای از نقاشان خارجی در دربار اسپانیا مستقر شدند، و با اهمیت‌‌یافتن مادرید، ویژگی‌های ناحیه‌ای رنگ باخت. اصالت اسپانیایی در هنر گویا[۴۳] نمود پیدا کرد؛ هنر قرن ۱۸ اسپانیا تحت سلطۀ هنر گویا بود. آثار او در هنر قرنِ ۱۹ اروپا تأثیر شگرفی برجا نهاد. هنر اسپانیا در قرن ۱۹ تنزّل یافت، هرچند هنرمندانی همچون اسکیوِل[۴۴] (۱۸۰۶ـ۱۸۵۷)، لوپز ای پورتانیا[۴۵]، و ماریانو فورتونی[۴۶] (۱۸۳۸ـ۱۸۷۴) آثار چشمگیری آفریدند.

قرن ۲۰م. هنر قرن ۲۰ اسپانیا در اروپا بسیار تأثیرگذار بود؛ ازجمله هنرمندان برجسته‌ای که بسیاری از آنان در خارج از اسپانیا هنرآفرینی می‌کردند، عبارت‌اند از خوان گریس[۴۷]، خوان میرو[۴۸]، سالوادور دالی[۴۹]، و پیکاسو[۵۰]، که بسیاری او را نوآورترین هنرمند قرن می‌دانند. آنتونی تاپیس[۵۱]، و مودستو کوئیسارت[۵۲] (۱۹۲۵ـ ) از هنرمندان شاخص اسپانیایی در نیمۀ دوم قرن بیستم‌اند.



  1. mosaic
  2. Visigoths
  3. Byzantine
  4. Mozarabic
  5. Cataluña
  6. Romanesque
  7. Moors
  8. Gothic
  9. Siena
  10. Ferrer Bassa
  11. Catalan school
  12. Alfonso X of Castile
  13. Isabella
  14. Hispano-Flemish
  15. Flemish
  16. van Eyck
  17. van der Weyden
  18. Fernando Gallego
  19. Luis Dalmau
  20. Renaissance
  21. Pedro Berruguete
  22. Luis de Morales
  23. Leonardo da Vinci
  24. Alonso Berruguete
  25. El Greco
  26. Crete
  27. Mannerism
  28. icon painting
  29. Venetian
  30. Juan de Juanes
  31. Juan de las Roelas
  32. Luis de Vargas
  33. baroque
  34. Ribera
  35. Morillo
  36. Zurbarán
  37. Juan de Valdés Leal
  38. Ribalta
  39. Velázquez
  40. Alonso Cano
  41. Montañés
  42. Bourbons
  43. Goyaá
  44. Esquivel
  45. López y Portaña
  46. Mariano Fortunyá
  47. Juan Gris
  48. Joan Miró
  49. Salvador Dalí
  50. Picasso
  51. Antoni Tàpies
  52. Modesto Cuizart