مندلسون (بارتولدی)، فلیکس (۱۸۰۹ـ۱۸۴۷): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
|محل زندگی=
|محل زندگی=
|تحصیلات و محل تحصیل=
|تحصیلات و محل تحصیل=
| شغل و تخصص اصلی =آهنگ ساز، پیانونواز و رهبر ارکستر
| شغل و تخصص اصلی =آهنگ‌ساز، نوازنده پیانو و رهبر ارکستر
|شغل و تخصص های دیگر=
|شغل و تخصص های دیگر=
|سبک =
|سبک =
خط ۲۷: خط ۲۷:
|باشگاه =
|باشگاه =
}}
}}
مِندِلْسون (بارتولدی)، فلیکس (۱۸۰۹ـ۱۸۴۷)(Mendelssohn (-Bartholdy), Felix)<br/> [[File:38427100.jpg|thumb|مِندِلْسون]]
مِندِلسون (بارتولدی)، فلیکس (۱۸۰۹ـ۱۸۴۷)  
آهنگ‌ساز، پیانونواز، و رهبر ارکستر، زادۀ آلمان. موسیقی او سبُکی و جذابیت موسیقی کلاسیک را در زمینه موضوع‌های رُمانتیک و توصیفی به‌کار می‌گیرد. ازجمله مشهورترین آثارش عبارت‌اند از ''رؤیای شب نیمۀ تابستان''<ref>''A Midsummer Night’s Dream''</ref> (۱۸۲۷)، اوورتور ''غار فینگال''<ref>''Fingal’s Cave''</ref> (۱۸۳۲)، و پنج سمفونی، شامل سمفونی «اصلاح دینی<ref>Reformation </ref>» (۱۸۳۰)، سمفونی «ایتالیایی» (۱۸۳۳)، و سمفونی «اسکاتلندی» (۱۸۴۲). او در احیا و ترویج علاقۀ همگانی به موسیقی یوهان سباستیان باخ<ref>Johann Sebastian Bach </ref>، نقش مهمی داشت. مندلسون پسر بانکدار ثروتمند آبراهام مندلسون<ref>Abraham Mendelssohn </ref> و نوۀ فیلسوف یهودی موزِس مندلسون<ref>Moses Mendelssohn </ref> بود. خانواده‌اش به کیش مسیحی درآمدند و در ۱۸۱۲ به برلین نقل مکان کردند. در ۶سالگی از مادرش و در ۷‌سالگی از ماری بیژو<ref>Marie Bigot </ref> در پاریس تعلیم پیانو گرفت. در ۱۸۱۷، پس از بازگشت به برلین، شاگرد کارل تسِلتر<ref>Carl Zelter </ref>، آهنگ‌ساز، شد، و در ۱۸۲۱ با گوته<ref>Goethe </ref> در وایمار<ref>Weimar</ref> ملاقات کرد. پیش از آن، در ۱۸۱۸، پسرک ۹ساله در یک کنسرت مجلسی نوازندگی کرد، و تا پیش از ۱۳‌سالگی آثار بسیاری ساخت، که یکی از آن‌ها کوآرتت پیانو اپوس یک بود. ثروت پدرش، او را قادر ساخت تا رهبری یک ارکستر خصوصی را به‌دست بگیرد، و او نخستین سمفونی خود را در ۱۵‌سالگی، پس از ساختن سیزده سمفونی برای سازهای زهی، خلق کرد. تا ۱۸۲۵ اپرای کوتاه ''عروسی کاماکو''<ref>''Camacho’s Wedding''</ref> را به‌پایان رساند، که به هزینۀ خانواده در ۱۸۲۷ اجرا شد. همچنین در ۱۸۲۵ نخستین شاهکار خود، اُکتت<ref>Octet </ref> زهی، را ساخت. در ۱۷‌سالگی اوورتور نمایش‌نامۀ ''رؤیای شب نیمۀ تابستان'' اثر شکسپیر<ref>''Shakespeare''</ref> را ساخت (که بقیۀ موسیقی صحنه‌ای آن در ۱۸۴۲ ساخته شد). در ۱۸۲۹ اثر فراموش‌شدۀ ''پاسیون قدیس متّی''<ref>''St Matthew Passion''</ref> اثر باخ را در آکادمی آواز<ref>Vocal Academy </ref> رهبری کرد و نخستین سفر خود به انگلستان را برای رهبری انجمن فیلارمونیک<ref>Philharmonic Society </ref>، لندن، انجام داد، که پس از آن نیز مدتی را برای تعطیلات در اسکاتلند سپری کرد و برای ساخت اوورتور ''هبریدز''<ref>''Hebrides''</ref> (''غار فینگال'') و سمفونی «اسکاتلندی» از آن‌جا تأثیرهایی گرفت، و از ۱۸۳۰ تا ۱۸۳۱ در ایتالیا بر روی آن کار کرد. در ۱۸۳۳ رهبری جشنوارۀ راین سفلا<ref>Lower Rhine Festival</ref> را در دوسلدورف<ref>Düsseldorf </ref> برعهده گرفت، و سپس در سِمت سرپرست موسیقی این جشنواره استخدام شد، اما این شهر را به قصد لایپزیگ<ref>Leipzig </ref> ترک کرد و در ۱۸۳۵ رهبر «رسمی» کنسرت‌های گِواندهاوس<ref>Gewandhaus </ref> شد. در ۱۸۳۷ با سسیل ژان‌رنو<ref>Cécile Jaenrenud </ref>، از یک خانوادۀ هوگنو (پروتستان فرانسوی)<ref>Huguenot </ref>، ازدواج کرد. در سپتامبر همان سال پاسیون ''پولس حواری''<ref>''St Paul''</ref> را در جشنوارۀ بیرمنگام<ref>Birmingham Festival </ref> رهبری کرد. در ۱۸۴۱ به برلین رفت تا مدیریت بخش موسیقی آکادمی هنرها<ref>Academy of Arts </ref> را برعهده بگیرد، و در آن‌جا موسیقی متن چند نمایش‌نامۀ کلاسیک یونانی، انگلیسی، و فرانسوی را تهیه کرد. در اواخر ۱۸۴۲ کنسرواتوار لایپزیگ را بنا نهاد. در ۱۸۴۵ مقام رهبری ارکستر خود در لایپزیگ را دوباره به‌دست‌ آورد، و نخستین اجرای محبوب‌ترین اثرش، کنسرتوی ویولن را رهبری کرد. اما وضع سلامتی‌اش خوب نبود، و سفرش به انگلستان برای رهبری ''الیاس''<ref>''Elijah''</ref> در جشنوارۀ بیرمنگام در اوت ۱۸۴۶ آخرین سفرش نیز شد. ارزشمندترین جنبۀ موسیقی مندلسون تلفیق حال‌وهوایی رُمانتیک و تغزلی با معنای دقیقی از فرم است. ازجمله آثار اوست: ''اولین شب والپورگیس''<ref>''Erste Walpurgisnacht''</ref> اثر گوته برای تک‌خوان‌ها، کُر، و ارکستر. سیزده سمفونی برای سازهای زهی (۱۸۲۱ـ۱۸۲۳)، ''ملوزینۀ زیبا''<ref>''The Fair Melusine''</ref> (۱۸۳۳)، ''روی بلاس''<ref>''Ruy Blas''</ref> (۱۸۳۹). شش کوآرتت زهی؛ دو کوینتت زهی. مقدار زیادی موسیقی پیانو شامل ''آوازهای بی‌کلام''<ref>''Lieder ohne Worte/Songs without words''</ref> (۴۸ قطعه)؛ شش سونات و قطعه‌های دیگر برای ارگ.
 
(Mendelssohn (Bartholdy), Felix)<br />  
[[پرونده:Mendelssohn (Bartholdy), Felix.jpg|بندانگشتی|فلیکس مندلسون بارتولدی]]
آهنگ‌ساز، [[پیانو]]<nowiki/>نواز، و رهبر ارکستر، زادۀ [[آلمان]]. موسیقی او سبُکی و جذابیت موسیقی کلاسیک را در زمینه موضوع‌های رُمانتیک و توصیفی به‌کار می‌گیرد. ازجمله مشهورترین آثارش عبارت‌اند از ''رؤیای شب نیمۀ تابستان''<ref>''A Midsummer Night’s Dream''</ref> (۱۸۲۷)، اوورتور ''غار فینگال''<ref>''Fingal’s Cave''</ref> (۱۸۳۲)، و پنج سمفونی، شامل سمفونی «اصلاح دینی<ref>Reformation </ref>» (۱۸۳۰)، سمفونی «ایتالیایی» (۱۸۳۳)، و سمفونی «اسکاتلندی» (۱۸۴۲). او در احیا و ترویج علاقۀ همگانی به موسیقی [[باخ، یوهان سباستیان (۱۶۸۵ـ۱۷۵۰)|یوهان سباستیان باخ]]<ref>Johann Sebastian Bach </ref>، نقش مهمی داشت. مندلسون پسر بانکدار ثروتمند آبراهام مندلسون<ref>Abraham Mendelssohn </ref> و نوۀ فیلسوف یهودی [[موزس مندلسون|موزِس مندلسون]]<ref>Moses Mendelssohn </ref> بود. خانواده‌اش به کیش مسیحی درآمدند و در ۱۸۱۲ به [[برلین]] نقل مکان کردند. در ۶سالگی از مادرش و در ۷‌سالگی از ماری بیژو<ref>Marie Bigot </ref> در [[پاریس، شهر|پاریس]] تعلیم پیانو گرفت. در ۱۸۱۷، پس از بازگشت به برلین، شاگرد کارل تسِلتر<ref>Carl Zelter </ref>، آهنگ‌ساز، شد، و در ۱۸۲۱ با [[گوته، یوهان ولفگانگ فون (۱۷۴۹ـ۱۸۳۲)|گوته]]<ref>Goethe </ref> در [[وایمار]]<ref>Weimar</ref> ملاقات کرد. پیش از آن، در ۱۸۱۸، پسرک ۹ساله در یک کنسرت مجلسی نوازندگی کرد، و تا پیش از ۱۳‌سالگی آثار بسیاری ساخت، که یکی از آن‌ها کوآرتت پیانو اپوس یک بود. ثروت پدرش، او را قادر ساخت تا رهبری یک ارکستر خصوصی را به‌دست بگیرد، و او نخستین سمفونی خود را در ۱۵‌سالگی، پس از ساختن سیزده سمفونی برای سازهای زهی، خلق کرد. تا ۱۸۲۵ اپرای کوتاه ''عروسی کاماکو''<ref>''Camacho’s Wedding''</ref> را به‌پایان رساند، که به هزینۀ خانواده در ۱۸۲۷ اجرا شد. همچنین در ۱۸۲۵ نخستین شاهکار خود، اُکتت<ref>Octet </ref> زهی، را ساخت. در ۱۷‌سالگی اوورتور نمایش‌نامۀ ''رؤیای شب نیمۀ تابستان'' اثر [[شکسپیر، ویلیام (۱۵۶۴ـ ۱۶۱۶)|شکسپیر]]<ref>''Shakespeare''</ref> را ساخت (که بقیۀ موسیقی صحنه‌ای آن در ۱۸۴۲ ساخته شد). در ۱۸۲۹ اثر فراموش‌شدۀ ''پاسیون قدیس متّی''<ref>''St Matthew Passion''</ref> اثر باخ را در آکادمی آواز<ref>Vocal Academy </ref> رهبری کرد و نخستین سفر خود به [[انگلستان]] را برای رهبری انجمن فیلارمونیک<ref>Philharmonic Society </ref>، [[لندن (انگلستان)|لندن]]، انجام داد، که پس از آن نیز مدتی را برای تعطیلات در اسکاتلند سپری کرد و برای ساخت اوورتور ''هبریدز''<ref>''Hebrides''</ref> (''غار فینگال'') و سمفونی «اسکاتلندی» از آن‌جا تأثیرهایی گرفت، و از ۱۸۳۰ تا ۱۸۳۱ در [[ایتالیا]] بر روی آن کار کرد. در ۱۸۳۳ رهبری جشنوارۀ راین سفلا<ref>Lower Rhine Festival</ref> را در [[دوسلدورف]]<ref>Düsseldorf </ref> برعهده گرفت، و سپس در سِمت سرپرست موسیقی این جشنواره استخدام شد، اما این شهر را به قصد [[لایپزیگ]]<ref>Leipzig </ref> ترک کرد و در ۱۸۳۵ رهبر «رسمی» کنسرت‌های گِواندهاوس<ref>Gewandhaus </ref> شد. در ۱۸۳۷ با سسیل ژان‌رنو<ref>Cécile Jaenrenud </ref>، از یک خانوادۀ [[هوگنوها|هوگنو]] (پروتستان فرانسوی)<ref>Huguenot </ref>، ازدواج کرد. در سپتامبر همان سال پاسیون ''پولس حواری''<ref>''St Paul''</ref> را در جشنوارۀ بیرمنگام<ref>Birmingham Festival </ref> رهبری کرد. در ۱۸۴۱ به [[برلین]] رفت تا مدیریت بخش موسیقی آکادمی هنرها<ref>Academy of Arts </ref> را برعهده بگیرد، و در آن‌جا موسیقی متن چند نمایش‌نامۀ کلاسیک یونانی، انگلیسی، و فرانسوی را تهیه کرد. در اواخر ۱۸۴۲ کنسرواتوار لایپزیگ را بنا نهاد. در ۱۸۴۵ مقام رهبری ارکستر خود در لایپزیگ را دوباره به‌دست‌ آورد، و نخستین اجرای محبوب‌ترین اثرش، کنسرتوی ویولن را رهبری کرد. اما وضع سلامتی‌اش خوب نبود، و سفرش به انگلستان برای رهبری ''الیاس''<ref>''Elijah''</ref> در جشنوارۀ بیرمنگام در اوت ۱۸۴۶ آخرین سفرش نیز شد. ارزشمندترین جنبۀ موسیقی مندلسون تلفیق حال‌وهوایی رُمانتیک و تغزلی با معنای دقیقی از فرم است. ازجمله آثار اوست: ''اولین شب والپورگیس''<ref>''Erste Walpurgisnacht''</ref> اثر گوته برای تک‌خوان‌ها، کُر، و ارکستر. سیزده سمفونی برای سازهای زهی (۱۸۲۱ـ۱۸۲۳)، ''ملوزینۀ زیبا''<ref>''The Fair Melusine''</ref> (۱۸۳۳)، ''روی بلاس''<ref>''Ruy Blas''</ref> (۱۸۳۹). شش کوآرتت زهی؛ دو کوینتت زهی. مقدار زیادی موسیقی پیانو شامل ''آوازهای بی‌کلام''<ref>''Lieder ohne Worte/Songs without words''</ref> (۴۸ قطعه)؛ شش سونات و قطعه‌های دیگر برای ارگ.


&nbsp;
&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۰۹

فلیکس مندلسون (بارتولدی) 
Felix Mendelssohn (-Bartholdy)
زادروز ۱۸۰۹م
درگذشت ۱۸۴۷م
ملیت آلمانی
شغل و تخصص اصلی آهنگ‌ساز، نوازنده پیانو و رهبر ارکستر
آثار رویای شب نیمه تابستان (۱۸۲۷)، اوورتور غار فینگال (۱۸۳۲)
گروه مقاله موسیقی
خویشاوندان سرشناس آبراهام مندلسون (پدر)، یوزف مندلسون (پدربزرگ)، سسیل ژان رنو (همسر)

مِندِلسون (بارتولدی)، فلیکس (۱۸۰۹ـ۱۸۴۷)

(Mendelssohn (Bartholdy), Felix)

فلیکس مندلسون بارتولدی

آهنگ‌ساز، پیانونواز، و رهبر ارکستر، زادۀ آلمان. موسیقی او سبُکی و جذابیت موسیقی کلاسیک را در زمینه موضوع‌های رُمانتیک و توصیفی به‌کار می‌گیرد. ازجمله مشهورترین آثارش عبارت‌اند از رؤیای شب نیمۀ تابستان[۱] (۱۸۲۷)، اوورتور غار فینگال[۲] (۱۸۳۲)، و پنج سمفونی، شامل سمفونی «اصلاح دینی[۳]» (۱۸۳۰)، سمفونی «ایتالیایی» (۱۸۳۳)، و سمفونی «اسکاتلندی» (۱۸۴۲). او در احیا و ترویج علاقۀ همگانی به موسیقی یوهان سباستیان باخ[۴]، نقش مهمی داشت. مندلسون پسر بانکدار ثروتمند آبراهام مندلسون[۵] و نوۀ فیلسوف یهودی موزِس مندلسون[۶] بود. خانواده‌اش به کیش مسیحی درآمدند و در ۱۸۱۲ به برلین نقل مکان کردند. در ۶سالگی از مادرش و در ۷‌سالگی از ماری بیژو[۷] در پاریس تعلیم پیانو گرفت. در ۱۸۱۷، پس از بازگشت به برلین، شاگرد کارل تسِلتر[۸]، آهنگ‌ساز، شد، و در ۱۸۲۱ با گوته[۹] در وایمار[۱۰] ملاقات کرد. پیش از آن، در ۱۸۱۸، پسرک ۹ساله در یک کنسرت مجلسی نوازندگی کرد، و تا پیش از ۱۳‌سالگی آثار بسیاری ساخت، که یکی از آن‌ها کوآرتت پیانو اپوس یک بود. ثروت پدرش، او را قادر ساخت تا رهبری یک ارکستر خصوصی را به‌دست بگیرد، و او نخستین سمفونی خود را در ۱۵‌سالگی، پس از ساختن سیزده سمفونی برای سازهای زهی، خلق کرد. تا ۱۸۲۵ اپرای کوتاه عروسی کاماکو[۱۱] را به‌پایان رساند، که به هزینۀ خانواده در ۱۸۲۷ اجرا شد. همچنین در ۱۸۲۵ نخستین شاهکار خود، اُکتت[۱۲] زهی، را ساخت. در ۱۷‌سالگی اوورتور نمایش‌نامۀ رؤیای شب نیمۀ تابستان اثر شکسپیر[۱۳] را ساخت (که بقیۀ موسیقی صحنه‌ای آن در ۱۸۴۲ ساخته شد). در ۱۸۲۹ اثر فراموش‌شدۀ پاسیون قدیس متّی[۱۴] اثر باخ را در آکادمی آواز[۱۵] رهبری کرد و نخستین سفر خود به انگلستان را برای رهبری انجمن فیلارمونیک[۱۶]، لندن، انجام داد، که پس از آن نیز مدتی را برای تعطیلات در اسکاتلند سپری کرد و برای ساخت اوورتور هبریدز[۱۷] (غار فینگال) و سمفونی «اسکاتلندی» از آن‌جا تأثیرهایی گرفت، و از ۱۸۳۰ تا ۱۸۳۱ در ایتالیا بر روی آن کار کرد. در ۱۸۳۳ رهبری جشنوارۀ راین سفلا[۱۸] را در دوسلدورف[۱۹] برعهده گرفت، و سپس در سِمت سرپرست موسیقی این جشنواره استخدام شد، اما این شهر را به قصد لایپزیگ[۲۰] ترک کرد و در ۱۸۳۵ رهبر «رسمی» کنسرت‌های گِواندهاوس[۲۱] شد. در ۱۸۳۷ با سسیل ژان‌رنو[۲۲]، از یک خانوادۀ هوگنو (پروتستان فرانسوی)[۲۳]، ازدواج کرد. در سپتامبر همان سال پاسیون پولس حواری[۲۴] را در جشنوارۀ بیرمنگام[۲۵] رهبری کرد. در ۱۸۴۱ به برلین رفت تا مدیریت بخش موسیقی آکادمی هنرها[۲۶] را برعهده بگیرد، و در آن‌جا موسیقی متن چند نمایش‌نامۀ کلاسیک یونانی، انگلیسی، و فرانسوی را تهیه کرد. در اواخر ۱۸۴۲ کنسرواتوار لایپزیگ را بنا نهاد. در ۱۸۴۵ مقام رهبری ارکستر خود در لایپزیگ را دوباره به‌دست‌ آورد، و نخستین اجرای محبوب‌ترین اثرش، کنسرتوی ویولن را رهبری کرد. اما وضع سلامتی‌اش خوب نبود، و سفرش به انگلستان برای رهبری الیاس[۲۷] در جشنوارۀ بیرمنگام در اوت ۱۸۴۶ آخرین سفرش نیز شد. ارزشمندترین جنبۀ موسیقی مندلسون تلفیق حال‌وهوایی رُمانتیک و تغزلی با معنای دقیقی از فرم است. ازجمله آثار اوست: اولین شب والپورگیس[۲۸] اثر گوته برای تک‌خوان‌ها، کُر، و ارکستر. سیزده سمفونی برای سازهای زهی (۱۸۲۱ـ۱۸۲۳)، ملوزینۀ زیبا[۲۹] (۱۸۳۳)، روی بلاس[۳۰] (۱۸۳۹). شش کوآرتت زهی؛ دو کوینتت زهی. مقدار زیادی موسیقی پیانو شامل آوازهای بی‌کلام[۳۱] (۴۸ قطعه)؛ شش سونات و قطعه‌های دیگر برای ارگ.

 


  1. A Midsummer Night’s Dream
  2. Fingal’s Cave
  3. Reformation
  4. Johann Sebastian Bach
  5. Abraham Mendelssohn
  6. Moses Mendelssohn
  7. Marie Bigot
  8. Carl Zelter
  9. Goethe
  10. Weimar
  11. Camacho’s Wedding
  12. Octet
  13. Shakespeare
  14. St Matthew Passion
  15. Vocal Academy
  16. Philharmonic Society
  17. Hebrides
  18. Lower Rhine Festival
  19. Düsseldorf
  20. Leipzig
  21. Gewandhaus
  22. Cécile Jaenrenud
  23. Huguenot
  24. St Paul
  25. Birmingham Festival
  26. Academy of Arts
  27. Elijah
  28. Erste Walpurgisnacht
  29. The Fair Melusine
  30. Ruy Blas
  31. Lieder ohne Worte/Songs without words