آلمانی، ادبیات
ادبیات آلمانی (German literature)
آلمانی علیای قدیم. مهمترین اثر متعلق به آلمانی علیایی قدیم، منظومۀ سرود هیلدبرانت[۱] (ح ۸۰۰م) است که جناس لفظی، صناعت غالب آن است و فقط بخشهایی از آن باقی مانده است. هلیاند[۲] (منجی) (ح ۸۳۰م) دیگر اثر قدیمی شعر پهلوانی ساکسون قدیم[۳] است؛ در این شعر زندگی مسیح در همان قالب سرود هیلدبرانت سروده شده است.
آلمانی علیای میانه. مجامع و مؤلفان غیردینی جای تعلیمگرایی مذهبی راهبان و عالمان را گرفتند و خُنیا[۴] (غزل عاشقانه) و حماسه شکلهای غالب شدند. بسیاری از این شاعران دورهگرد شوالیه بودند که مشهورترین آنها والتر فون دِر فوگلوایده[۵]اند. در میان اشعار حماسی مهمترینشان سرود نیبلونگها[۶]، حماسۀ ملی آلمانی، است. خنیاگرانی چون هاینریش فون فِلدِکه[۷]، گوتفرید فون اشتراسبورک[۸]، هارتمان فون آوئه[۹]، و ولفرام فون اشنباخ[۱۰]، مؤلفان حماسههای درباری بودند (تریستان و ایزولده[۱۱]، هاینریش بینوا[۱۲]، پارتسیفال[۱۳] به ترتیب اثر سه مؤلف مذکورند). نثر برای نخستینبار با موفقیت در کتابهای عامیانۀ رمانتیک و نامعمول، مانند تیل اویلنشپیگل[۱۴]، دکتر فاوست به کار رفت.
آغاز دورۀ جدید. این دوره در قرن ۱۶ با معیار زبان انجیل آلمانیِ مارتین لوتر شروع شد (۱۵۲۲ـ۱۵۳۴م). کلاسیسیستهای فرانسوی نظیر راسین[۱۵]، کورنی[۱۶]، و مولیر[۱۷] الگوی نویسندگان جوان شدند. سالهای پرآشوب جنگ ۳۰ساله در بسیاری از «قصههای پرفراز و نشیب» بازتاب یافت که جذابترین آنها سادهترین[۱۸] اثر هانس گریمِلْزهاوزن[۱۹] بود.
قرن ۱۸. یوهان گوتشد[۲۰]، سرشناسترین محقق لایپزیگ، با کتاب نقد هنر شعر کوشید ادبیات را از سلطۀ فرانسویان برهاند. دورۀ دوم کلاسیک از ۱۷۴۸م آغاز شد و جنبش مهم تجدید حیات ادبی، که فریدریش کلوپشتوک[۲۱]، گوتهولد لِسینگ[۲۲]، یوهان هردر[۲۳]، و کریستوف ویلاند[۲۴] از پیشگامان آن بودند، در آثار یوهان ولفگانگ فون گوته[۲۵] و یوهان فریدریش شیلر[۲۶] به اوج خود رسید. هِردِر منبع الهامبخش مهم جنبش طوفان و طغیان[۲۷] است که به ادبیات حملهور شده بود؛ اما این جنبش را در مفهومی گستردهتر بخشی از آشوب و اشتیاقی بود که علیه محدودیتهای عقلگرایی شکل گرفته بود. گوته از جریانهای متعارف در زمینۀ تحولات ادبی فاصله گرفت؛ آثار او، بهویژه فاوست، بخشی از ادبیات جهانی است.
قرن ۱۹. مکتب رمانتیک در سالهای آغازین قرن ۱۹م شکوفا شد و مبانی نظری آن با آثار شلگل[۲۸] شکل گرفت. آنان دربرابر نظریههای سودمدارانه و عقلگرایانۀ عصر خود موضع گرفتند و آثار قرون وسطا را منبع الهام خود قرار دارند. همچنین به مطالعۀ ادبیات شرق، فولکلور، و باورهای عامیانۀ پیش از مسیحیت پرداختند. در این دوره لغتشناسی آلمانی و ادبیات قرون وسطا نیز برای نخستینبار بهطور جدی بررسی شد، زیرا برادران گریم[۲۹] تحت تأثیر رمانتیسم بودند. برخی از رمانتیکهای مهم عبارتبودند از نووالیس[۳۰]، آرنیم[۳۱]، برنتانو[۳۲]، آیشندورف[۳۳]، شامیسو[۳۴]، اولاند[۳۵]، و هوفمان[۳۶]. اما مکتب رمانتیک سرانجام نفوذ خود را از دست داد و جنبشی معروف به آلمان جوان[۳۷] در ۱۸۳۰م پا گرفت. بهعلاوه، در این دوره مسائل صنعتی، اجتماعی، اقتصادی و نیز فلسفۀ هگل[۳۸] در ادبیات تأثیر گذاشت. برخی از نویسندگان مهم این دوره عبارتاند از هاینریش لابه[۳۹] (۱۸۰۶ـ۱۸۸۴م)، مؤلف داستانهای اجتماعی؛ لودویگ بورنه[۴۰] (۱۷۸۶ـ۱۸۳۷م) که کتاب نامههایی از پاریس او در متحولساختن نثر آلمانی تأثیری بسزا داشت؛ و هاینریش هاینه[۴۱] که بزرگترین آنان بود. نویسندگانی چون ویلهلم رابه[۴۲] و تئودور فونتانه[۴۳] مدتی خود را وقف قصۀ واقعگرا کردند، اما در آغاز قرن جدید نویسندگانی همچون توماس مان[۴۴]، در رمان بودِنبروکها[۴۵] (۱۹۰۱م)، به مسائل احساسی و روانشناختی پرداختند. فرانتس گریلپارتسر[۴۶] اتریشی و فریدریش هبل[۴۷]، دو نویسندۀ مهم ادبیات نمایشی قرن ۱۹م بودند. کارل مارکس و فریدریش نیچه ادبیات را نیز چون سیاست و اقتصاد تحت تأثیر قرار دادند.
قرن ۲۰. پیش از جنگ جهانی اول آرامشی نسبی بر ادبیات آلمانی حکمفرما بود. نویسندگان مهم این دوره، نمایشنامهنویسانی چون گرهارت هاپتمان[۴۸]، هرمان زودرمان[۴۹]، فرانک ودکیند[۵۰]، هوگو فون هوفمانستال[۵۱] اتریشی، و شاعرانی چون ریشارد دِمِل[۵۲]، راینر ماریا ریلکه[۵۳]، و اشتفان گئورگه[۵۴] بودند که ناتورالیسم و جریان مخالف آن «هنر برای هنر» از عوامل اصلی تأثیرگذار بر آنان بود، هاپتمان رهبر ناتورالیستها و اشتفان گئورگه رهبر مکتب «هنر برای هنر» بود. در رمان امپرسیونیستی، که ریشه در ناتورالیسم داشت، تأکید عمده بر شخصیت بود. مهمترین نویسندگان این جریان داستاننویسی عبارتاند از هرمان هِسِه[۵۵] (برندۀ جایزۀ نوبل ۱۹۴۶م)، یاکوب واسرمان[۵۶]، و هاینریش و توماس مان، که به ویژه دومی شهرتی جهانی دارد (برندۀ جایزۀ نوبل ۱۹۲۹م). در اواخر جنگ جهانی اول خستگی و یأس، که با انقلاب ۱۹۱۸م در آلمان تشدید شده بود، بر نویسندگان جوان تأثیر گذاشت. اکسپرسیونیسم ادبی، که در رمزگرایی عارفانه وامدار مکتبی در نقاشی بود، به بیان وضعیت نابسامان زندگی پرداخت. اریش ماریا رمارک[۵۷] چند رمان جنگی نوشت و فریتس فون اونرو[۵۸] یکی از بزرگترین آثار ادبی جنگ، راه ایثار، را در ۱۹۱۶ در سنگر نوشت. طنزنویسان آغاز قرن ۲۰م عبارت بودند از هاینریش مان[۵۹]، رماننویس؛ کارل کراوس[۶۰]، شاعر و مقالهنویس؛ و کارل اشترنهایم[۶۱]، نمایشنامهنویس. گئورگ کایزر[۶۲] ازجمله نویسندگان نمایشنامههای اکسپرسیونیستی بود. رماننویس معروف این دوره آلفرد دوبلین[۶۳] بود، اما نوشتههای بیهمتای فرانتس کافکا، بعد از مرگش شناخته شد. در ۱۹۲۲ اکسپرسیونیسم به ضعف گرایید و نقاشان و نویسندگان، خسته از تیپسازی و نمادپردازی، درصدد یافتن شکلهای تازه برآمدند. ریلکه را امروز یکی از مهمترین شاعران قرن ۲۰م میدانند. هرمان کازاک[۶۴]، نویسندۀ شهری آنسوی نهر، و هرمان بروخ[۶۵]، نویسندۀ مرگ ویرژیل[۶۶]، بیگناهان، نمایندگان گرایشهای سوررئالیستی بودند که در آثارشان به رابطۀ انسان با مرگ و انتظارات او پس از مرگ میپرداختند. ویژگی دیگر ادبیات در آلمان غربی شمار ترجمهها و محبوبیت آنها بود به ویژه ترجمۀ داستانهای انگلیسی و امریکایی؛ در حالیکه در ادبیات آلمان شرقی موقعیت سیاسی آن کشور بر پایۀ نگرش مارکسیستی در آثار آنا زِگِرْس[۶۷] و برتولد برشت[۶۸] انعکاس یافت. در اواخر دهۀ ۱۹۵۰م و اوایل دهۀ ۱۹۶۰م چند نویسندۀ بزرگ ظهور کردند، ازجمله هاینریش بُل[۶۹] و معروفتر از او گونتر گراس[۷۰] که بیشتر در مجلات پیشتاز و باشگاههای تئاتری او را میشناختند و با انتشار طبل حلبی[۷۱] (۱۹۵۹م) به شهرتی جهانی دست یافت و هانس هِلموت کرست[۷۲] که در سهگانۀ صفر هشت پانزده[۷۳] (۱۹۵۴ـ۱۹۵۵م) شخصیت گونر آش[۷۴] را خلق کرد؛ سرجوخهای که به مبارزهای بیامان با بیمعنایی و بطالت حاکم بر نظامیگری برمیخیزد.
- ↑ Hildebrandslied
- ↑ Heliand
- ↑ Old Saxon
- ↑ Minnesang
- ↑ Walter von der Vogelweide
- ↑ Nibelungenlied
- ↑ Heinrich von Veldeke
- ↑ Gottfried von Strassburg
- ↑ Hartmann von Aue
- ↑ Wolfram von Eschenbach
- ↑ Tristan Und Isolde
- ↑ Der arme Heinrich/Poor Heinrich
- ↑ Parzival
- ↑ Tyll Eulenspiegel
- ↑ Racine
- ↑ Corneille
- ↑ Molière
- ↑ Simplicissimus
- ↑ Hans Grimmelshausen
- ↑ Johann Gottsched
- ↑ Friedrich Klopstock
- ↑ Gotthold Lessing
- ↑ Johann Herder
- ↑ Christoph Wieland
- ↑ Johann Wolfgang Von Goethe
- ↑ Friedrich Schiller
- ↑ Sturm und Drang
- ↑ Schlegel
- ↑ Grimm brothers
- ↑ Novalis
- ↑ Arnim
- ↑ Brentano
- ↑ Eichendorff
- ↑ Chamisso
- ↑ Uhland
- ↑ Hoffmann
- ↑ Young Germany
- ↑ Hegel
- ↑ Heinrich Laube
- ↑ Ludwig Börne
- ↑ Heinrich Heine
- ↑ Wilhelm Raabe
- ↑ Theodor Fontane
- ↑ Thomas Man
- ↑ Buddenbrooks
- ↑ Franz Grillparzer
- ↑ Friedrich Hebbel
- ↑ Gerhart Hauptmann
- ↑ Hermann Sudermann
- ↑ Frank Wedekind
- ↑ Hugo von Hofmannsthal
- ↑ Richard Dehmel
- ↑ Rainer Maria Rilke
- ↑ Stefan George
- ↑ Hermann Hesse
- ↑ Jakob Wassermann
- ↑ E M Remarque
- ↑ Fritz von Unruh
- ↑ Heinrich Mann
- ↑ Karl Kraus
- ↑ Carl Sternheim
- ↑ Georg Kaiser
- ↑ Alfred Döblin
- ↑ Hermann Kasack
- ↑ Hermann Broch
- ↑ Der Tod des Vergil/The Death of Virgil
- ↑ Anna Seghers
- ↑ Bertolt Brecht
- ↑ Heinrich Böll
- ↑ Günter Grass
- ↑ Die Blechtrommel/The Tin Drum
- ↑ Hans Hellmut Kirst
- ↑ Null-acht fünfzehn
- ↑ Gunner Asch