اباضیه
اِباضیِه
پیروان عبدالله بن اِباض و از فرق معروف خوارج. این فرقه در ۶۵ق، با کنارهگرفتن عبدالله بن اباض از ازارِقِه و برگزیدن راه اعتدال، ظاهراً برای سازش با عبدالمَلِک بن مروان و خروج برضد زُبِیْدیان در بصره، پدیدار شد. پس از او جانشینش ابوالشّعْثاء جابر بن زید اَزْدی نیز همان سیاست را در قبال خلفای اموی در پیش گرفت تا اینکه حجاج بن یوسف به کشتن اباضیه، همچون دیگر خوارج، پرداخت. در روزگار او بیشتر سران اباضی به عُمان تبعید شدند. پس از جابر، شاگرد ایرانیالاصلش، ابوعبیده مسلم بن کریمۀ تمیمی، بصره را مرکز پنهانی تعلیمات اباضی کرد. با درگذشت ابوعبیده، جماعت اباضیۀ بصره متفرق شدند و خود مراکزی در کوفه، حجاز، حَضْرَموت، یمن و عُمان ایجاد کردند. سپس فرقۀ اباضی به شرق و شمال افریقا، سواحل خلیج فارس و ایران نیز گسترش یافت. هماکنون گروههایی از اباضیه در عُمان و شمال افریقا باقیاند و اباضیه کیشِ قبایل عمانی غافری، هِنا و برخی سران دولت عمان و مذهب رسمی این کشور است. عقاید اباضیه جز در پارهای موارد، موافق اهل سنت و جماعت است. افتراق اصلی آنان از سایرین در کافر دانستن مرتکب گناه کبیره است. در نظر آنان، اصرار بنده بر گناهان صغیره موجب هلاکت است، اما او موحّد است نه کافر و نه فاسق. میان نفاق و شرک تفاوت است؛ منافق کسی است که به خدا دروغ ببندد پس نفاق کفر است نه شرک. خداوند قدیم و فَعّال مایَشاء است و صفات خدا عین ذات اوست. وَهَبیۀ مغرب، به نامهای حارثیه و طُرَیفیه از شاخههای معروف این فرقهاند. آراء این فرقه نسبت به زمان آغاز آن بسیار تعدیل شده و کلیه احکام و اعتقادات و مواضع این فرقه هماکنون در مجموعهای ۴۳جلدی در عمان به چاپ رسیده است.