انگلیسی، هنر
اِنگلیسی، هُنر (English art)
نقاشی و مجسمهسازی انگلستان از قرن ۱۰م. سنّت تصویرگری نسخ خطی از قرون پیش از قرن ۱۰م استمرار یافته بود. تکچهرهسازی از اواخر قرن ۱۵م رونق گرفت (نخست به پیشگامیِ نقاشان آلمانی و فروبومان۱)؛ و سپس در قرن ۱۸ (توسط تامس گِینزبارو۲ و جاشوا رینولدز۳) و در قرن ۲۰ (توسط دیوید هاکنی۴ و لوتسیان فروید۵) تداوم یافت. منظرهپردازی در قرن ۱۹ با آثار جان کانستبل۶ و ترنر۷ بهاوج رسید. نقاشان گروه احیاگران هنر پیشا رافائلی۸، برداشتِ ویکتوریایی از فرهنگ قرون وسطایی را عرضه کردند. در آغاز قرن ۲۰ گروه کَمدِن تاون۹ و گروه بلومزبری۱۰ به تأثیرات هنر مدرن در نقاشی و مجسمهسازی پاسخ مساعد دادند؛ آثار جیکوب اپستاین۱۱ و هنری مور۱۲ و باربارا هپورت۱۳ بهتدریج راه را بهسوی انتزاعگرایی گشود. در دهۀ ۱۹۵۰ هنر پاپ در انگلستان آغاز شد. در نیمۀ دوم قرن ۲۰، هنرمندان با مواد مختلط و غیرمعمول طبعآزمایی کردند، ازجمله لاشۀ گوسفند، اثر دامیِن هرست۱۴؛ و تختۀ شکلات، اثر هلن چادویک۱۵ (۱۹۵۳ـ۱۹۹۶).
قرون وسطا. از قرن ۱۰ تا ۱۵م همچون دیگر کشورهای اروپایی، نقاشی و مجسمهسازی این دورۀ انگلستان نیز بر مضامین دینی متمرکز بود، و بیشتر جنبهای بینالمللی داشت تا ویژگی ملّی. از نقاشیهای قرون وسطایی انگلیس شمار اندکی برجا ماندهاند. در طول قرن ۱۳م نقاشی انگلیس در سایۀ حمایت هنری سوم رونق یافت، لیکن در قرن ۱۴م بهسبب جنگ گلها۱۶ به انحطاط گرایید. اندک مجسمههایی که از تخریب نهضت اصلاح دینی، و سپس از آفات جنگهای داخلی قرن ۱۷ حفظ شدهاند، همگی قویاً وامدار کارهای فرانسویان بودهاند.
قرنهای ۱۵، ۱۶ و ۱۷م. تورّیجانو۱۷، مجسمهساز ایتالیایی، با ساختن مقبرۀ هنری هفتم در کلیسای وستمینستر۱۸ (۱۵۱۲ـ۱۵۱۸)، انگلستان را با شیوۀ رنسانسی آشنا ساخت. از سوی دیگر سلطنت هنری هشتم عملاً به دوران هنر کلیسایی پایان بخشید. نقاشی، بهویژه تکچهرهسازی، با تأثیر از آثار هانس هولباین۱۹ آلمانی، تداوم یافت. با اینهمه در دورۀ سلطنت ملکه الیزابت، نقاشان انگلیسی شیوۀ متمایزی را در تکچهرهپردازی مینیاتوری پروراندند. نیکلاس هیلیارد۲۰ و شاگردش آیزاک اولیور۲۱، از شخصیتهای برجستۀ این جنبش بودند. هنر انگلستان در قرن ۱۷م بار دیگر از سوی نقاشان خارجی احیا گردید، بهویژه توسط نقاشان فلاندری۲۲ ازجمله پیتر پل روبنس۲۳ (که مدت کوتاهی در انگلستان بهسر برد)، و آنتونی وان دایک۲۴ که در انگلستان اقامت گزید و نقاش دربار چارلز اول۲۵ شد. آراستگی شیوۀ باروک۲۶ در آثار وان دایک، بر تکچهرهسازی انگلستان در قرن ۱۷ تأثیر نهاد. در دورۀ مشترکالمنافعی و پس از آن در بازگشت خاندان استوارت۲۷، نفوذ نقاشان بیگانۀ فعّال در انگلستان ادامه یافت.
قرن ۱۸. در این قرن، هنر انگلیسی با دستاوردهایش در تکچهرهسازی و منظرهپردازی، استقلال یافت. تکچهرهسازی به یُمن وجود دو شخصیت برجستۀ هنری، گِینزبارو و رینولدز، دگرگون شد. هر دو هنرمند لطافت و ظرافت نوینی را به تکچهرهسازی بخشیدند، و تابلوهایی را آفریدند که واجد بیانی گویا از توانگری و تشخّص افراد جامعۀ انگلیسی بودند. آکادمی سلطنتی در ۱۷۶۸ تأسیس شد، و رینولدز در مقام اولین سرپرست آن توانست اصول مقرّر در کلاسیسیسم۲۸ مبتنیبر رنسانس متعالی۲۹ ایتالیا را ارتقا دهد. تکچهرهسازی باب روزِ قرن ۱۸ انگلستان، ناگهان با ظهور ویلیام هوگارت۳۰ (۱۶۹۷ـ۱۷۶۴) به چالش گرفته شد؛ او چهرهها و صحنههای زندگی عصر خویش را با توانمندی و صراحت عرضه میکرد و نخستین نقاش انگلیسی بود که شهرت جهانی یافت. منظرهسازی در انگلیس با کارهای نقاشان بیگانه ازجمله کانالِتّو۳۱ مستقر شد؛ نخستین نقاش انگلیسی که در منظرهپردازی مهارت فوقالعادهای داشت، ریچارد ویلسون۳۲ بود که چند سالی در رم هنر آموخت. در زمانی که ویلسون بهشیوۀ ایتالیایی متأثر از کلود لورن۳۳، نقاش فرانسوی، منظرهپردازی میکرد، گِینزبارو در منظرهپردازیهایش به بیانی مشخصتر، و احساسی شاعرانهتر دست یافت که از نقاشان قرن ۱۷ هلند، همچون یاکوب وان رویسدال۳۴ و مایندرت هوبما۳۵ تأثیر داشت. جورج مورلند۳۶، موفقترین منظرهپرداز پیروِ ویلسون شناخته شده است. ویلیام بلیک۳۷، شاعر و باسمهساز۳۸ انگلیسی، شخصیّتی منحصربهفرد بود، که شیوۀ کاملاً فردی خویش را برای بیان عالم اساطیری پیچیده و شخصیاش پروراند. نقاشیهای رؤیاییاش از نخستین تجلیّات پرتوان رمانتیسم، بر ساموئل پالمر۳۹ تأثیر نهاد. پالمر لحنی مؤکّد از ادراک عارفانه را با منظرهپردازیهایش درآمیخت. تصوّراتِ کابوسوار هنری فیوزلی۴۰، لحن محزونِ شیوۀ رمانتیسم را بازمیتابند. در نیمۀ دوم قرن ۱۸، کاریکاتورسازی رونق گرفت و پدیدآورندگان پیشتاز آن، ازجمله جیمز گیلری۴۱، تامس رولندسون۴۲ و هوگارت، طنزی گزنده و خشن را در آثارشان بهکار گرفتند. در اواخر قرن ۱۸ جان فَلکسمَن۴۳، نمایندۀ اصلی مجسمهسازی نئوکلاسیسیسم۴۴ بود.
قرن ۱۹. کانستبل و ترنر ژرفا و گسترۀ نوینی به منظرهپردازی بخشیدند، تا آنجا که منظرهپردازی پرطرفدارترین و مهمترین گونۀ نقاشی انگلیسی شد. جنبش احیاگران هنر پیشارافائلی که در دهۀ ۱۸۴۰ پا گرفت تا پایان آن قرن بر هنر انگلستان مسلّط ماند. اعضای این جنبش عبارت بودند از هولمن هانت۴۵، دانته گابریل روسّتی۴۶، و جان اِوِرت میلی۴۷ که کار خود را بر اجرای رنگین و پرتفصیل مضامین دینی، ادبی، و صحنههای زندگی روزمره متمرکز ساختند. شیوۀ پیشارافائلی که نخست مورد تمسخر قرار گرفت؛ چندی نگذشت که مقلّدان بسیاری یافت. در اواخر قرن ۱۹، جنبش هنرها و صنایع دستی۴۸ به سرپرستیِ ویلیام ماریس۴۹ شکل گرفت، که جنبشی بود برای احیای صنایع دستی و طراحی زیبا. رونق مجدّدِ مصوّرسازی کتاب که در اوایل همان قرن بهوسیلۀ تامس استادارد۵۰ آغاز گردیده بود، با تأثیر از گروه احیاگران هنر پیشارافائلی و نهضت هنرها و صنایع دستی بهاوج شکوفایی خود رسید. در اواخر قرن ۱۹، هنر انگلستان از هنر نقاشان فرانسوی، بهویژه اِدگار دگا۵۱ و امپرسیونیستها، تأثیر گرفت. جیمز مکنیل ویسلر۵۲، هنرمند برجستۀ زادۀ امریکا، دغدغۀ داستانسرایی و نقاشی توصیفیِ خاص هنر ویکتوریایی را وانهاد، تا به ویژگیهای زیباشناسانۀ فرم، رنگ، و رنگسایه بپردازد. امپرسیونیستهای انگلیسی، در ۱۸۸۶ باشگاه هنر انگلیسی نو۵۳ را تأسیس کردند. نفوذ هنری فرانسه که با قوت تمام تا قرن ۲۰ در انگلستان ادامه یافت، بهخوبی در آثار نقاشانی همچون ویلسون اِستیر۵۴، جان سینگر سارجنت۵۵ (هنرمند امریکایی دیگری که در انگلستان فعّال بود)، والتر سیکرت۵۶ و اوگوستوس جان۵۷ مشهود است.
قرن ۲۰. در ۱۹۱۰ راجر فرای۵۸، منتقد انگلیسی، نمایشگاهی برگزار کرد، و هنرمندان انگلیسی را با پُست امپرسیونیسم و فوویسم۵۹ آشنا ساخت. گروه نقاشان کَمدِن تاون در ۱۹۱۱ پا گرفت تا به تشویق نقاشانی همّت گمارَد، که ادراکی نو از فرم و رنگ را در نقاشی از صحنههای روزمرۀ زندگیِ لندن بهکار میگرفتند. والتر سیکرت، چارلز جینر۶۰ و هارولد گیلمَن۶۱، شخصیتهای پیشگام این گروه بودند. نقاشان گروه بلومزبری، همچون دانکن گرانت۶۲، دورا کرینگتون۶۳، و ونسا بل۶۴، در پیشبرد همان اهداف گامهای بلندتری برداشتند. درست پیش از آغاز جنگ جهانی اول، نهضتی اختصاصاً انگلیسی توسط ویندم لِویس۶۵ پا گرفت، که ورتیسیسم۶۶ نامگذاری شد. لوویس از معدود هنرمندانی بود که مستقیماً از کوبیسم۶۷ و فتوریسم۶۸ تأثیر پذیرفت. نقاشیهای دیوید بامبرگ۶۹ و مجسمههای هنری گودیه بژسکا۷۰ و جیکُب اپستاین، از دستاوردهای جنبش ورتیسیسم بودند. در فاصلۀ دو جنگ جهانی هنرمندان انگلستان با شتاب، طیف گستردهای از سبکها و داعیههای هنری را عرضه کردند. مَتیو اسمیت۷۱ بهشیوۀ فوویستی کار میکرد؛ کریستوفر وود۷۲ (۱۹۰۱ـ۱۹۳۰)، سیسل کالینز۷۳ (۱۹۰۸ـ۱۹۸۹)، و لارنس استیون لوری۷۴ نوعی معصومیت کودکانه را در آثار خود پروراندند؛ استنلی اسپنسر۷۵ با بهرهگیری از نوعی واقعگرایی بسیار پرتفصیل درپی دستیابی به ادراکی ژرف از زندگی روزمره بود؛ بن نیکلسون۷۶ انتزاع ناب را در پیش گرفت؛ پل نَش۷۷، سری ریچاردز۷۸ (۱۹۰۳ـ۱۹۷۹)، و گراهام سادرلند۷۹ به سوررئالیسم گراییدند. سوررئالیسم در هِنری مورِ مجسمهساز نیز تأثیر نهاد. باربارا هپورت و بن نیکلسون، هر دو انتزاعگرا؛ جیکب اپستاین، که بهشیوۀ ورتیسیسم کار میکرد؛ اریک گیل۸۰ و فرانک دابسون۸۱، که بهشیوۀ شکلنما۸۲ هنرآفرینی میکردند. پس از جنگ جهانی دوم هنر انگلستان بهطور فزایندهای خاصیّت کثرتگرایانه یافت. سنّت پرتوان شکلنمایی به شیوههای مختلف ادامه پیدا کرد؛ ازجمله هنرمندان شکلنما عبارتاند از فرانسیس بیکن۸۳، که تصاویر کابوسوارش از پرتوانترین نمودهای یأس معنوی معاصرند؛ لوسین فروید؛ فرانک اوربک۸۴؛ جان برتبی۸۵؛ کیت وون۸۶ (۱۹۱۲ـ۱۹۷۶)؛ کارِل ویت۸۷ (۱۹۰۸ـ )، و گروهی از نقاشان که همگی بهگونههای مختلف با هنر پاپ طبعآزمایی کردند، همچون ریچارد همیلتون۸۸، پیتر بلیک۸۹، دیوید هاکنی، و کیتاج۹۰. هنر انتزاعی هرگز پیروان پرشوری در انگلستان پیدا نکرد، و فقط در آثار معدودی از نقاشان تجلّی یافت؛ رایلی شخصیت سرآمد اُپ آرت۹۱ بود. از هنرمندانی که در شیوۀ هنر اجرا۹۲ کار میکنند، گیلبرت۹۳ و جورج، که خود را همچون «مجسمههای زنده» عرضه کردند، و بروس مکلین۹۴ (۱۹۴۴ـ ) درخور ذکرند.Low Countries Thomas Gainsborough Joshua Reynolds David Hockney Lucian Freud John Constable Turner Pre-Raphaelite Brotherhood Camden Town Group Bloomsbury Group Jacob Epstein Henry Moore Barbara Hepworth Damien Hirst Helen Chadwick Wars of the Roses Torrigiano Westminster Abbey Hans Holbein Nicholas Hilliard Isaac Oliver Flemish Peter Paul Rubens Anthony van Dyck Charles I baroque Restoration classicism High Renaissance William Hogarth Canaletto Richard Wilson Claude Lorrain Jacob van Ruisdael Meindert Hobbema George Morland William Blake etcher Samuel Palmer Henry Fuseli James Gillray Thomas Rowlandson John Flaxman neoclassicism Holman Hunt Dante Gabriel Rossetti John Everett Millais Arts and Crafts Movement William Morris Thomas Stothard Edgar Degas James McNeill Whistler New English Arts Club Wilson Steer John Singer Sargent Walter Sickert Augustus John Roger Fry fauvism Charles Ginner Harold Gilman Duncan Grant Dora Carrington Vanessa bell Wyndham Lewis Vorticism cubism Futurism David Bomberg Henry Gaudier-Brzeska Matthew Smith Christopher Wood Cecil Collins Laurence Stephen Lowry Stanley Spencer Ben Nicholson Paul Nash Ceri Richards Graham Sutherland Eric Gill Frank Dobson figurative Francis Bacon Frank Auerbach John Bratby Keit Vaughan Carel Weight Richard Hamilton Peter Blake Kitaj op art performance art Gilbert Bruce MCLean