قصص قرآن
قصص قرآن
قصه/داستان، بهترین طرح و تمهید کتب آسمانی برای انذار و تبشیر مردم است، زیرا مخاطبان انبیا غالباً مردمی بیسواد و جاهل بودهاند و استفاده از قصه و شرح حال مردمان گذشته مؤثرترین راه برای ارشاد و هشدار دادن آنان است. در قصههای قرآن همیشه در بیان ظاهر و معنای باطنی درسها و عبرتهایی برای خردمندان نهفته است. برخی قصص شامل دعوت انبیا از اقوام، بیان معجزات پیامبران و سرانجام مؤمنان و کافران است، مانند قصههای نوح، ابراهیم، هارون، عیسی و پیامبر اسلام (ص). برخی دیگر بیانگر جنگها و حوادث واقع شده در زمان پیامبر است، مانند جنگ بدر و احد در سورۀ آل عمران و جنگ احزاب در سورۀ احزاب. برخی از اهداف قصص قرآنی: 1. تصدیق و تأیید نبوت پیامبران و یادآوری نام آنان برای اطمینان بخشیدن به مؤمنان دربارۀ پایداری حق و عدالت؛ 2. مشخص کردن اصول شریعتهای گذشته و پایههای استدلال آنان (انبیاء، 25)؛ 3. تحت تأثیر قرار دادن اهل کتاب و آگاه کردن و هشدار دادن به آنان. (هود، 120). بسیاری از محققان قصص قرآنی، چون داستان یونس (ع) و داستان سلیمان و تبعید آدم و حوا، را به صورت نمادین تفسیر کردهاند و برخی چون احمد امین و محمد خضرالحسین با این نظریه به مخالفت برخاستهاند. اسلوب قصههای قرآنی بدیع است و قطعهقطعه در سراسر قرآن پراکنده است و فقط دو قصه، قصۀ یوسف (ع) در سورۀ یوسف و قصۀ «اصحابالجنه» در سورۀ الجنّه به یکباره و یکپارچه آمدهاند، اما قصهای چون قصۀ حضرت موسی (ع)، که در قرآن مفصلترین و مکررترین قصه است، در بیش از 34 سوره با جذابیت تمام و تصویر و توصیفهای هنری نقلشده است. کتابهای قصص قرآن به عربی و فارسی بسیار است، حتی کتابنامهای از آنها منتشر شده است. قصص قرآنی لزوماً از نظر صورت و محتوا و شیوه و شگردهای داستانسرایی با اصولی که داستانهای قدیم و جدید بر مبنای آنها ساخته شده است، همانندی تام و تمام ندارد. گفتوگو، ایجاز، اشاره و تلمیح از ویژگیهای آنها است. مسلمانان، همۀ قصههای قرآن، حتی قصۀ اصحاب کهف، را راست و درست میدانند، نه مبتنی بر صور خیال هنری، ولی این بدان معنا نیست که قصص قرآن به معنای امروزی کلمه واقعگرایانه هستند؛ در قرآن داستانهای رمزی و نمادین، مانند داستان خضر و موسی در سورۀ کهف، یا داستانهای مستند، که دیگر بیان واقع و بخشی از تاریخ همعصر نزول قرآن است مانند اشاره به غزوههای بدر و احد و تبوک و خیبر و بنیقریظه و بنینضیر و بیعت رضوان و صلح حدیبیه و فتح مکه و داستان اصحاب فیل، و اشاره به اصحاب صفه و رفتار بعضی اصحاب پیامبر اسلام (ص) و آموختن بعضی آداب درست معاشرت و نکات اخلاقی و رفتاری به آنان و چند و چندین مورد دیگر، نیز دیده میشود.