احداث
اَحداث
جمعِ «حَدَثْ»، به معنی جوانان رخدادها و بلایای روزگار و نوآوری و بدعت که در تاریخ اسلام معانی گوناگونی یافته است. ظاهراً نخستینبار در روزگار خلافت عمر، منصبی با نام والی یا امیر احداث برای رسیدگی به حوادث تازه و جلوگیری از بینظمی پیدا شد. از حدود قرن ۳ق والیان احداث، افزون بر مبارزه با تباهکاری و بیرسمی، در کار قضاوت نیز دخالت کردند. در مصر و شام از قرن ۴ق، احداث به طبقهای از شبهنظامیان و جنگجویان غیررسمی شهری نیز گفته میشده که در تاریخ سیاسی منطقه مؤثر بودهاند، ظاهراً عامۀ مردم، آنان را به چشم حادثهجویانی نفرتانگیز مینگریستند. زمانیکه یکی از امرای سلجوقی روی به دمشق نهاد، مردم شادیها کردند و از او خواستند تا ایشان را از ستم احداث برهاند. عیاران ایران و عراق نیز، در قرن ۴ق، گویا شکل دیگری از احداث بودهاند. اصطلاح احداث مترادف با عسس، همچنین به دلیران شبگرد گفته میشده که رسماً درشمار مأموران داروغه، نگهبان نظم و امنیت شهر در شب بودهاند. در داستان حسین کُرد، احداث به معنی رئیس شبگردان بهکار رفته است. از دیگر معانی احداث مالیاتهای غیر مرسوم ماهانه بود که آنها را مکوس نیز خواندهاند و در مصر، عراق، ایران و هند از مردم یا صاحبان کالا میستاندهاند. تا مقرری جنگجویان یا شبگردها پرداخت شود. این وجوه در روزگار صفویه به گونهای مالیات مقطوع به نام وجوه احداث تبدیل شد که همه مردم آن را میپرداختند.