جنگ های ایران و ازبک: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
جنگهای ایران و ازبک ( | جنگهای ایران و ازبک (Uzbek–Persian wars) | ||
جنگهایی طولانی که در قرن 10ق میان [[صفویه|صفویان]] و [[شیبانیان]] بر سر تصرف [[خراسان]] درگرفت. مقصوی از [[ازبک|ازبکان]] گروهی از بازماندگان مغولاند که از حدود 904ق سلطنت [[ماوراءالنهر]] را در دست گرفتند و در آنجا دولتی پی افکندند. آنان از فرزندان شیبان، نوه [[چنگیزخان]] بودند و بدان مناسبت، آنان را شیبانی میخواندند. آغاز نبردهای ایرانیان و ازبکان به دورۀ فرمانروایی [[شیبک خان|شیبکخان]] برمیگردد. وی با ادعای پشتیبانی از اهل سنّت، [[اسماعیل صفوی اول| | جنگهایی طولانی که در قرن 10ق میان [[صفویه|صفویان]] و [[شیبانیان]] بر سر تصرف [[خراسان]] درگرفت. مقصوی از [[ازبک|ازبکان]] گروهی از بازماندگان مغولاند که از حدود 904ق سلطنت [[ماوراءالنهر]] را در دست گرفتند و در آنجا دولتی پی افکندند. آنان از فرزندان شیبان، نوه [[چنگیزخان]] بودند و بدان مناسبت، آنان را شیبانی میخواندند. آغاز نبردهای ایرانیان و ازبکان به دورۀ فرمانروایی [[شیبک خان|شیبکخان]] برمیگردد. وی با ادعای پشتیبانی از اهل سنّت، شاه [[اسماعیل صفوی اول|اسماعیل اول صفوی]] را به مذهب اهل سنت فراخواند و چندینبار نامههای تحقیرآمیز برای او نوشت. سرانجام در 916ق شاه صفوی برای نبرد با او به خراسان تاخت و نیروهای ازبک را در محمودآباد مرو درهم شکست و شیبکخان را کشت. دو سال بعد به فرمان اسماعیل اول صفوی، [[نجم ثانی]]، برای سرکوب مجدد شورش ازبکان ماوراءالنهر، به آن سرزمین روانه شد و پیروزیهایی نیز به دست آورد، اما سرنجام در جنگ غجدوان به دست [[عبیدالله خان ازبک|عبیداللهخان]] که در آن زمان حاکم [[بخارا]] بود، به قتل رسید (918ق). در پی آن بار دیگر خراسان عرصه تاخت و تاز ازبکان گردید. ایشان پس از شکست ایرانیان در [[جنگ چالدران]]، فرصت را غنیمت دانسته جندبار دیگر به خراسان یورش بردند، اما توفیق چندانی نیافتند. پس از مرگ شاه اسماعیل در 930ق، عبیداللهخان که در آن زمان سرداران کوچکو نجیخان بود در همان سال به خراسان لشکر کشید و تا روزی که درگذشت پنجبار دیگر به این سرزمین تاخت که مهمترین آنها جنگ جام در 935ق بود که به شکست عبیداللهخان انجامید. او در 940ق بر تخت شاهی نشست و در 946 به سبب بیماری درگذشت. در سالهای بعد، تا بر سر کار آمدن [[عبدالله خان شیبانی (۹۴۰ـ۱۰۰۶ق)|عبداللهخان شیبانی]] (عبداللهخان دوم) و شاه [[عباس صفوی اول|عباس اول صفوی]]، ایرانیان و ازبکان چندینبار بر سر تصرف خراسان جنگیدند. در روزگار عبداللهخان دوم قدرت شیبانیان به اوج خود رسید و سپاهیان او چندین سال در خراسان تاخت و تاز کرده و ویرانیهای فراوانی به بار آوردند. اما سرانجام شاه عباس اول، پس از آنکه خبر مرگ عبداللهخان را شنید (1006ق)، در همان سال به خراسان یورش برد و در جنگی که در رباط پریان درگرفت ازبکان را در هم شکست و برای همیشه از خراسان بیرون راند. شش ماه پس از جنگ رباط پریان [[عبدالمومن خان شیبانی ( ـ۱۰۰۶ق)|عبدالمؤمنخان]] که تازه به فرمانروایی رسیده بود به دست امرای خویش به قتل رسید. در 1007ق قدرت شیبانیان به دست بنی جانیان برافتاد. در سالهای بعد روابط ایران با پادشاهان ماوراءالنهر که در دورۀ شاه عباس اول صفوی با جنگ آغاز شده بود، با صلح و دوستی ادامه یافت. | ||
---- | |||
[[رده:تاریخ ایران]] | |||
[[رده:ایران از حکومت صفویه تا قاجار]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۵
جنگهای ایران و ازبک (Uzbek–Persian wars)
جنگهایی طولانی که در قرن 10ق میان صفویان و شیبانیان بر سر تصرف خراسان درگرفت. مقصوی از ازبکان گروهی از بازماندگان مغولاند که از حدود 904ق سلطنت ماوراءالنهر را در دست گرفتند و در آنجا دولتی پی افکندند. آنان از فرزندان شیبان، نوه چنگیزخان بودند و بدان مناسبت، آنان را شیبانی میخواندند. آغاز نبردهای ایرانیان و ازبکان به دورۀ فرمانروایی شیبکخان برمیگردد. وی با ادعای پشتیبانی از اهل سنّت، شاه اسماعیل اول صفوی را به مذهب اهل سنت فراخواند و چندینبار نامههای تحقیرآمیز برای او نوشت. سرانجام در 916ق شاه صفوی برای نبرد با او به خراسان تاخت و نیروهای ازبک را در محمودآباد مرو درهم شکست و شیبکخان را کشت. دو سال بعد به فرمان اسماعیل اول صفوی، نجم ثانی، برای سرکوب مجدد شورش ازبکان ماوراءالنهر، به آن سرزمین روانه شد و پیروزیهایی نیز به دست آورد، اما سرنجام در جنگ غجدوان به دست عبیداللهخان که در آن زمان حاکم بخارا بود، به قتل رسید (918ق). در پی آن بار دیگر خراسان عرصه تاخت و تاز ازبکان گردید. ایشان پس از شکست ایرانیان در جنگ چالدران، فرصت را غنیمت دانسته جندبار دیگر به خراسان یورش بردند، اما توفیق چندانی نیافتند. پس از مرگ شاه اسماعیل در 930ق، عبیداللهخان که در آن زمان سرداران کوچکو نجیخان بود در همان سال به خراسان لشکر کشید و تا روزی که درگذشت پنجبار دیگر به این سرزمین تاخت که مهمترین آنها جنگ جام در 935ق بود که به شکست عبیداللهخان انجامید. او در 940ق بر تخت شاهی نشست و در 946 به سبب بیماری درگذشت. در سالهای بعد، تا بر سر کار آمدن عبداللهخان شیبانی (عبداللهخان دوم) و شاه عباس اول صفوی، ایرانیان و ازبکان چندینبار بر سر تصرف خراسان جنگیدند. در روزگار عبداللهخان دوم قدرت شیبانیان به اوج خود رسید و سپاهیان او چندین سال در خراسان تاخت و تاز کرده و ویرانیهای فراوانی به بار آوردند. اما سرانجام شاه عباس اول، پس از آنکه خبر مرگ عبداللهخان را شنید (1006ق)، در همان سال به خراسان یورش برد و در جنگی که در رباط پریان درگرفت ازبکان را در هم شکست و برای همیشه از خراسان بیرون راند. شش ماه پس از جنگ رباط پریان عبدالمؤمنخان که تازه به فرمانروایی رسیده بود به دست امرای خویش به قتل رسید. در 1007ق قدرت شیبانیان به دست بنی جانیان برافتاد. در سالهای بعد روابط ایران با پادشاهان ماوراءالنهر که در دورۀ شاه عباس اول صفوی با جنگ آغاز شده بود، با صلح و دوستی ادامه یافت.