جنگ های ایران و روس
جنگهای ایران و روس (Russo-Persian Wars)
عنوان دو سلسله از جنگهایی که بر سر گرجستان[۱] و قفقاز[۲] میان دو کشور ایران[۳] و روسیه[۴] درگرفت که به شکست ایران و انعقاد دو قرارداد معروف گلستان[۵] و ترکمنچای[۶] انجامید و متعاقب آن، ایران سرزمین قفقاز را به روسیه واگذار کرد. این جنگها به دو دوره تقسیم میشود: 1) دورۀ اول (1218ـ1228ق) با اعلام تحتالحمایگی هراکلیوس دوم، امیر گرجستان، و پرنس گرگینخان به دربار تزاری روس، امپراتور روس پاول اول[۷] و سپس پسرش الکساندر اول[۸] با اعزام سپاهی به فرماندهی سیسیانوف به اشغال شهرهای قفقاز پرداختند که برخی از حکّام ایرانی، با آنها همکاری و شهرها را تسلیم سپاه روس کردند. فرماندهی سپاه ایران را عباس میرزا قاجار، ولیعهد برعهده داشت و فتحعلیشاه نیز خود دوبار از ارس گذشت و به کمک عباس میرزا شتافت. در نیمۀ جنگ، به درخواست شاه و ولیعهد، علمای بزرگ شیعۀ عراق و ایران فتاوی جهاد بر ضد روسها اعلام کردند. در طی این مرحله از جنگ شکست و پیروزی از آن دو طرف بود. با آغاز حملۀ بزرگ ناپلئون[۹] به روسیه، انگلستان[۱۰] و روسیه اتحادی بر ضد ناپلئون تشکیل دادند و روسیه درصدد برآمد تا هرچه زودتر جنگ را با ایران پایان بخشد. از اینرو، طی توافقی پنهانی، افسران انگلیس توپخانۀ ایران، نافرمانی و سپاه ایران را ترک کردند و همزمان سپاه روس نیز در محل اصلاندوز به سپاه عباس میرزا شبیخون زد که موجب عقبنشینی و پراکندگی و شکست سپاه ایران شد. سرانجام با وساطت سر ویلیام گور اوزلی، سفیر انگلیس در ایران، عهدنامۀ گلستان بین دو کشور با شتاب تمام به امضا رسید (9 شوال 1228ق). میرزا شفیع مازندرانی، صدراعظم و میرزا ابوالحسنخان ایلچی، وزیر خارجه به نمایندگی از ایران، این قرارداد را امضا کردند. بدین ترتیب این دوره از جنگها پایان یافت. 2) دوره دوم (ذیحجۀ 1241ـ شعبان 1243ق)، بر اثر ظلم و تعدی فراوان سپاه روس به ایرانیان مسلمان سرزمینهای اشغالی و درخواست کمک آنها از دولت ایران و علما، و نیز پیشروی سپاه روس به برخی نواحی و مناطق تحت تصرف ایران، به بهانۀ ابهام در عهدنامه و تحریک امرا و خوانین محلی، با وجود مخالفت میرزا ابوالحسنخان ایلچی، میرزا عبدالوهاب نشاط و معتمدالدوله، بار دیگر جنگ با حملۀ نیروهای ایران به فرماندهی عباس میرزا به سپاه روس آغاز شد و برخی از شهرهای قفقاز به دست سپاه ایران افتاد. علمای بزرگ شیعه عراق و ایران، مانند ملا احمد نراقی و آق سید محمد اصفهانی، همچون گذشته فتاوی جهاد بر ضد روسها صادر کردند و خود در رأس نیروهای مردمی به جبهههای نبرد شتافتند و شاه نیز خود دوبار در رأس سپاهی در جبهههای نبرد حضور یافت. با وجود پیروزیهایی که در این جنگ نصیب ایران شد، اما به دلیل رقابت و حسادت فرماندهان سپاه با عباس میرزا و ترک صحنه جنگ در حین نبرد، بینظمی سپاه ایران، عدم ارسال آذوقه و کمک از تهران و شورش و همکاری برخی از خوانین محلی با سپاه روس، بار دیگر سپاه ایران شکست خورد و سپاه روس به فرماندهی اریستوف و پاسکویچ[۱۱] بیهیچ مقاومتی وارد تبریز و سپس اردبیل شد و نفایس بقعۀ شیخ صفیالدین اردبیلی را غارت کرد و قصد پیشروی به سمت تهران را داشت. عباس میرزا ناگزیر تقاضای صلح کرد و پس از مدتها مذاکره میان ایران و روسیه در قریۀ ترکمانچای، سرانجام با انعقاد عهدنامه ترکمانچای (5 شعبان 1243ق) بین دو طرف، این مرحله از جنگ نیز پایان یافت و ایروان[۱۲] و نخجوان[۱۳] و اوچ کلیسا به روسیه واگذار و 10 کرور خسارت جنگ به ایران تحمیل شد.