Automoderated users، رباتها، دیوانسالاران، checkuser، مدیران رابط کاربری، moderation، Moderators، پنهانگران، مدیران، userexport، سرویراستار
۴۵٬۸۴۳
ویرایش
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
'''رنسانس''' (رنسانس<ref>Renaissance</ref>) (قرن ۱۶م). اشتیاق فرانسیس اول<ref> Francis I </ref> به ایجاد هنری متمرکز برای رقابت با ایتالیا، او را برآن داشت که نقاشان نامآوری (همچون [[پریماتیتچو، فرانچسکو (ح ۱۵۰۴ـ۱۵۷۰)|فرانچسکو پریماتیتچو]]<ref>Francesco Primaticcio </ref>، و [[آباته، نیکولو دل (ح ۱۵۰۹ـ۱۵۷۱)|نیکولو دل آباته]]<ref>Niccolò dell’Abbate </ref>) را از [[ایتالیا]] به فرانسه فرا خوانَد، که تکوین مکتب [[فونتن بلو|فونتنبلو]]<ref>Fontainebleau </ref> را در پی داشت. هنر تکچهرهسازی درباری و تکچهرهسازی مینیاتوری، بهوسیلۀ کورنی دو لیون<ref>Corneille de Lyon </ref> (ح ۱۵۰۳ـ۱۵۷۴م) و دو نقاش پیشگام دیگر، با نامهای ژان و فرانسوا کلوئه<ref>Jean and François Clouet </ref>، رونق یافت. بهرغم گسترش روزافزون نفوذ ایتالیا، این نقاشان همچنان وامدار نقاشی هلندی بودند. | '''رنسانس''' (رنسانس<ref>Renaissance</ref>) (قرن ۱۶م). اشتیاق فرانسیس اول<ref> Francis I </ref> به ایجاد هنری متمرکز برای رقابت با ایتالیا، او را برآن داشت که نقاشان نامآوری (همچون [[پریماتیتچو، فرانچسکو (ح ۱۵۰۴ـ۱۵۷۰)|فرانچسکو پریماتیتچو]]<ref>Francesco Primaticcio </ref>، و [[آباته، نیکولو دل (ح ۱۵۰۹ـ۱۵۷۱)|نیکولو دل آباته]]<ref>Niccolò dell’Abbate </ref>) را از [[ایتالیا]] به فرانسه فرا خوانَد، که تکوین مکتب [[فونتن بلو|فونتنبلو]]<ref>Fontainebleau </ref> را در پی داشت. هنر تکچهرهسازی درباری و تکچهرهسازی مینیاتوری، بهوسیلۀ کورنی دو لیون<ref>Corneille de Lyon </ref> (ح ۱۵۰۳ـ۱۵۷۴م) و دو نقاش پیشگام دیگر، با نامهای ژان و فرانسوا کلوئه<ref>Jean and François Clouet </ref>، رونق یافت. بهرغم گسترش روزافزون نفوذ ایتالیا، این نقاشان همچنان وامدار نقاشی هلندی بودند. | ||
'''باروک '''(باروک<ref>baroque </ref>) (قرن ۱۷م و دوران فرمانروایی لوئی چهاردهم). سبک نقاشی پوسن، شیوۀ «رسمی» کشور شد، و از سوی آکادمی سلطنتی<ref>Royal Academy </ref> (تأسیسیافته در ۱۶۴۸م) اشاعه یافت. [[کولبر، ژان باپتیست (۱۶۱۹ـ۱۶۸۳)|ژان باپتیست کولبر]]<ref>Jean Baptiste Colbert </ref>، وزیر مقتدر، و [[لوبرون، شارل (۱۶۱۹ـ۱۶۹۰)|شارل لوبرون]]<ref>Charles Le Brun </ref>، نقاش دربار و مدیر آکادمی، کلیۀ تولیدات هنری کشور، از تکچهرهسازی رسمی دولتی تا مبلمان و پردههای نقشبافت کارگاه گوبلن<ref>Gobelins </ref>، را تحت نظارت خود گرفتند. نقاشانی همچون [[لا تور، ژرژ دو (۱۵۹۳ـ۱۶۵۲)|ژرژ دو لاتور]]<ref>Georges de La Tour </ref> و لوئی لو نَن<ref>Louis Le Nain </ref>، دو هنرمند استثنایی بودند که شیوۀ واقعگرایانهای را در پیش گرفتند؛ گرچه رویکرد کلاسیکِ<ref>classical </ref> نظم و تعادل را نیز رها نکردند. در بخش آغازین قرن ۱۷م مجسمهسازی فرانسه، بیشتر در انحصار مقبرهسازی بود. با حمایت | '''باروک '''(باروک<ref>baroque </ref>) (قرن ۱۷م و دوران فرمانروایی [[لوئی چهاردهم]]). سبک نقاشی پوسن، شیوۀ «رسمی» کشور شد، و از سوی آکادمی سلطنتی<ref>Royal Academy </ref> (تأسیسیافته در ۱۶۴۸م) اشاعه یافت. [[کولبر، ژان باپتیست (۱۶۱۹ـ۱۶۸۳)|ژان باپتیست کولبر]]<ref>Jean Baptiste Colbert </ref>، وزیر مقتدر، و [[لوبرون، شارل (۱۶۱۹ـ۱۶۹۰)|شارل لوبرون]]<ref>Charles Le Brun </ref>، نقاش دربار و مدیر آکادمی، کلیۀ تولیدات هنری کشور، از تکچهرهسازی رسمی دولتی تا مبلمان و پردههای نقشبافت کارگاه گوبلن<ref>Gobelins </ref>، را تحت نظارت خود گرفتند. نقاشانی همچون [[لا تور، ژرژ دو (۱۵۹۳ـ۱۶۵۲)|ژرژ دو لاتور]]<ref>Georges de La Tour </ref> و لوئی لو نَن<ref>Louis Le Nain </ref>، دو هنرمند استثنایی بودند که شیوۀ واقعگرایانهای را در پیش گرفتند؛ گرچه رویکرد کلاسیکِ<ref>classical </ref> نظم و تعادل را نیز رها نکردند. در بخش آغازین قرن ۱۷م مجسمهسازی فرانسه، بیشتر در انحصار مقبرهسازی بود. با حمایت لوئی چهاردهم از هنر پرزرق و برق غیردینی، روح تازهای بر کالبد مجسمهسازی فرانسه دمیده شد. [[ژیراردون، فرانسوا (۱۶۲۸ـ۱۷۱۵)|ژیراردون]]<ref>Girardon </ref>، که مقبرۀ کاردینال ریشِلیو<ref>Cardinal Richelieu </ref> در کلیسای وابسته به [[سوربون]]<ref>Sorbonne</ref> پاریس شاهکار اوست، به کار مجسمهسازی برای تزیین کاخ ورسای<ref> Versailles </ref> گماشته شد. آنتوان کوازووکس<ref>Antoine Coysevox </ref> تکچهرههایی را کندهکاری کرد که بهسبب ویژگی پرنشاطشان نظرگیرند. | ||
'''قرن ۱۸م'''. در این دوره روکوکوی پرنشاط و دلانگیزی جانشین تزیینات فاخر سبک لوئی چهاردهمی شد؛ ژان آنتوان واتو<ref>Jean-Antoine Watteau </ref> معرّف این تغییر هنری بود، که بازتابهای آن در آثار پیروان او نیز، ازجمله ژان باپتیست پاتر<ref>Jean Baptiste Pater</ref> (۱۶۹۵ـ۱۷۳۶م) و [[لانکره، نیکلا (۱۶۹۰ـ۱۷۴۳)|نیکلا لانکره]]<ref> Nicolas Lancret </ref>، مشهود است. در پردههای غیرتشریفاتی واتو از ''جشنهای عاشقانه''<ref>fêtes galantes</ref>، گروهی مرد و زن موقر و بانشاط، با حالتی عاشقانه و درحالنواختن موسیقی، در چشماندازهایی شکوهمند تصویر شدهاند که با حالتی از اندوه لذتهای گذرا توأماند. این شیوۀ باظرافت و بسیار آراسته در آثار [[بوشه، فرانسوا (۱۷۰۳ـ۱۷۷۰)|فرانسوآ بوشه]]<ref>''François Boucher'' </ref> و [[فراگونار، ژان ـ اونوره (۱۷۳۲ـ۱۸۰۶)|ژان ـ اونوره فراگونار]]<ref>Jean-Honoré Fragonard </ref> نیز متجلّی است، که هر دو شادمانی سبکسرانۀ دربار را کمی پیش از انقلاب فرانسه به اجمال بازنمودهاند. [[گروز، ژان باپتیست (۱۷۲۵ـ۱۸۰۵)|ژان باپتیست گروز]]<ref>Jean Baptiste Greuze </ref> این شیوه را ناگهان وانهاد، و مضامین اخلاقی روزمره را برگزید و در آنها از خصلتهای سادۀ نیکو بهگونهای پراحساس تمجید کرد. برخلاف هنر حاکم بر دربار، ژان باپتیست شاردن<ref>Jean Baptiste Chardin </ref> صحنههای آرام و خانوادگیِ زندگی طبقۀ متوسط را نقاشی میکرد. پایان قرن ۱۸ با واکنش علیه روکوکو و بازگشت به «هنر کلاسیک» روبهرو بود؛ ژوزف ماری وین<ref>Joseph Marie Vien </ref> (۱۷۱۶ـ۱۸۰۹م) از این جریان هنری حمایت میکرد. نمایندۀ اصلی نئوکلاسیسیسم، یکی از شاگردان وِین، به نام داوید بود که هنرش عواطف و احوال دوران انقلاب و بنیاد امپراتوری ناپلئون را بازمیتاباند. | '''قرن ۱۸م'''. در این دوره روکوکوی پرنشاط و دلانگیزی جانشین تزیینات فاخر سبک لوئی چهاردهمی شد؛ ژان آنتوان واتو<ref>Jean-Antoine Watteau </ref> معرّف این تغییر هنری بود، که بازتابهای آن در آثار پیروان او نیز، ازجمله ژان باپتیست پاتر<ref>Jean Baptiste Pater</ref> (۱۶۹۵ـ۱۷۳۶م) و [[لانکره، نیکلا (۱۶۹۰ـ۱۷۴۳)|نیکلا لانکره]]<ref> Nicolas Lancret </ref>، مشهود است. در پردههای غیرتشریفاتی واتو از ''جشنهای عاشقانه''<ref>fêtes galantes</ref>، گروهی مرد و زن موقر و بانشاط، با حالتی عاشقانه و درحالنواختن موسیقی، در چشماندازهایی شکوهمند تصویر شدهاند که با حالتی از اندوه لذتهای گذرا توأماند. این شیوۀ باظرافت و بسیار آراسته در آثار [[بوشه، فرانسوا (۱۷۰۳ـ۱۷۷۰)|فرانسوآ بوشه]]<ref>''François Boucher'' </ref> و [[فراگونار، ژان ـ اونوره (۱۷۳۲ـ۱۸۰۶)|ژان ـ اونوره فراگونار]]<ref>Jean-Honoré Fragonard </ref> نیز متجلّی است، که هر دو شادمانی سبکسرانۀ دربار را کمی پیش از انقلاب فرانسه به اجمال بازنمودهاند. [[گروز، ژان باپتیست (۱۷۲۵ـ۱۸۰۵)|ژان باپتیست گروز]]<ref>Jean Baptiste Greuze </ref> این شیوه را ناگهان وانهاد، و مضامین اخلاقی روزمره را برگزید و در آنها از خصلتهای سادۀ نیکو بهگونهای پراحساس تمجید کرد. برخلاف هنر حاکم بر دربار، ژان باپتیست شاردن<ref>Jean Baptiste Chardin </ref> صحنههای آرام و خانوادگیِ زندگی طبقۀ متوسط را نقاشی میکرد. پایان قرن ۱۸ با واکنش علیه روکوکو و بازگشت به «هنر کلاسیک» روبهرو بود؛ ژوزف ماری وین<ref>Joseph Marie Vien </ref> (۱۷۱۶ـ۱۸۰۹م) از این جریان هنری حمایت میکرد. نمایندۀ اصلی نئوکلاسیسیسم، یکی از شاگردان وِین، به نام داوید بود که هنرش عواطف و احوال دوران انقلاب و بنیاد امپراتوری ناپلئون را بازمیتاباند. | ||
ویرایش