تئاتر

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

تئاتر (theater)

تئاتر
تئاتر

از قدیمی‌ترین و پرطرفدارترین فرم‌های بازی که در آن بازیگران در برابر تماشاگران بر روی صحنه یا در مکانی که برای اجرا طراحی شده است، به اجرای زنده می‌پردازند. به فضای دائمی یا موقتی که برای اجرا در نظر گرفته شده باشد نیز تئاتر می‌گویند. پیتر بروک[۱] کارگردان برجستۀ تئاتر گفته است که برای این‌که نمایشی به اجرا درآید، بازیگر از یک فضای خالی عبور می‌کند. در این فضای خالی که صحنه نام دارد، بازیگران در داستانی راجع‌به جنبه‌هایی از تجربیات بشری، به اجرای نمایش می‌پردازند. بازیگر، تماشاچی و صحنه، سه اصل تئاترند. اصل چهارم، اجرا یا کار خلاقانۀ بازیگران در تولید است. اجرا، اغلب یک نمایش اعم از تراژدی[۲]، کمدی یا نمایش موزیکال[۳] است. اجراهای تئاتری عبارت‌اند از وودویل[۴]، نمایش‌ عروسکی[۵]، میم[۶] و دیگر فرم‌های نمایش. مردم‌شناسان و تاریخ‌نگاران تئاتر، ریشۀ تئاتر را در اسطوره و مناسک و آیین یافت‌شده در رقص و نیز اجراهای میم توسط رقصندگان نقابدار می‌دانند که هنگام مراسم حاصل‌خیزی و دیگر آیین‌هایی که نشان‌دهندۀ گذرهای مهم زندگی‌اند، آن را اجرا می‌کنند. جوامع اولیه که زندگی، مرگ و حیات دوباره را به‌نمایش درآوردند، با رفاه اقوام روستایی ارتباط داشتند. تقلید، لباس، نقاب، آرایش، حرکات، رقص، موسیقی و پانتومیم برخی از اجزاء تئاتری در مراسم نخستین است. در زمان‌هایی نامعلوم، این مراسم و مناسک در جشن‌های نمایشی رسمیت پیدا کرد و در غرب از یونان و در شرق از هند جریان یافت.


عناصر تئاتر

بخش اصلی تجربۀ تئاتر، عمل دیدن و دیده‌شدن است. در حقیقت کلمه تئاتر از لغت یونانی تئاترون به‌معنی محل دیدن می‌آید. در طول تاریخ فرهنگ‌های جهان، بازیگران از مکان‌های گوناگونی برای تئاتر استفاده کرده‌اند، مانند آمفی‌تئاترها، کلیساها، بازارها، گاراژها (پارکینگ‌ها)، گوشه خیابان، انبار و عمارت‌های تشریفاتی. این ساختمان (بنا) نیست که تئاتر را می‌سازد، بلکه استفاده از فضا برای بازیگران جهت تقلید تجربه انسانی در برابر تماشاگر است. علاوه بر بازیگر و تماشاگر در یک مکان، دیگر عناصر تئاتر عبارت‌اند از متن نوشته‌شده یا بداهه‌پردازی‌شده، لباس، دکور، نور، صدا و وسایل صحنه. بسیاری از اجراهای تئاتری، تلاش‌های جمعی افراد خلاقی را در پی دارد که در خصوص هدف مشترکی فعالیت می‌کنند. متن‌های تئاتری، مرتبط با نمایش، چارچوب اساسی یک اجرا را تشکیل می‌دهند. ارسطو، فیلسوف یونانی، در قرن ۴پ‌م نوشت که به هنر نمایش به‌منزلۀ پاسخی مستقیم به نیاز بشری می‌اندیشد که تجربه را تقلید می‌کند. منشأ کلمۀ درام از فعل دِرَن[۷] یونانی است که انجام‌دادن، عمل‌کردن یا اجراکردن، معنی می‌دهد. ارسطو همچنین نمایش را به‌مثابه تقلید یک کنش تعریف می‌کند. دریافت او از تقلید، با انتخاب سنجیده آغاز می‌شود و نیز ترتیب حوادث، کلمات و تصورات در یک الگوی نمایشی که یک دوره از حوادث انسانی معنادار را می‌سازد. در تعریف مشهور ارسطو نمایش، تقلیدی از کنش به‌شمار می‌رود که کامل و تمام است و اهمیت و گسترۀ مشخصی دارد. نیز ← کمدی؛ تراژدی


اهداف تئاتر

تئاتر اهداف بسیاری را دنبال می‌کند و ممکن است برای سرگرم‌ساختن، آموزش‌دادن، برانگیختن، ترغیب‌کردن و حتی منقلب‌کردن طراحی شود. اما اهداف کارگردان، بازیگران و گروه هرچه باشد، نتیجه کار به واکنش تماشاگران بستگی دارد. تماشاگر تئاتر با خوانندۀ رمان یا ناظر یک اثر نقاشی فرق می‌کند. زیرا تئاتر، تماشاگران را همچون گروهی در یک زمان و مکان مشخص گرد هم جمع‌می‌کند تا در اجرا با بازیگران و تمام عناصر پیرامون مانند نور، صدا، موسیقی، لباس، و دکور صحنه سهیم باشند. تماشاگران با واکنش سریع خود مانند خندیدن، گریستن، تشویق‌کردن یا سکوت کردن بر اجرا تأثیر می‌گذارند. هر شب بین تالار و صحنه تئاتر، تأثیر متقابلی صورت می‌گیرد. بعضی از تماشاگران فقط خواستار آن‌اند که سرگرم شوند؛ دیگران خواستار آن‌اند که تئاتر تفکر و اندیشه‌ای نو دربارۀ مسائل سیاسی، اجتماعی و شخصی پدید آورد. در بسیاری از حکومت‌های سرکوبگرانه و مستبدانه، تئاتر برای سرگرم‌ساختن و منحرف‌کردن تماشاگران از شرایط بی‌رحمانه‌ای که در آن به‌سر می‌برند یا برای خاطرنشان‌کردن فضایل و محسنات قدرت‌های حکومتی، اجرا می‌شود. مثلاً در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در آلمان، تئاتر و فیلم سینمایی برای ستایش از رژیم آدولف هیتلر به ‌کار می‌رفت. سرانجام تماشاگران عقاید خود را با همراهی‌کردن یا همراهی‌نکردن آشکار می‌کنند. آنان از آنچه خوشایندشان است، حمایت می‌کنند و معمولاً از حمایت آنچه برایشان ناخوشایند و آزاردهنده است، خودداری می‌کنند. اصطلاح تئاتر اجرایی (نمایشی)[۸] و تئاتر بازنمودی[۹] اغلب برای شرح دو شیوۀ متفاوت تحقق اهداف یک اثر به ‌کار رفته‌اند. سبک اجرایی (نمایشی)، اجرایی را ارائه کرد که بازیگران بر روی صحنه مشغول کارند، صحبت می‌کنند و همراه با موسیقی و زیر نور و با لباس نمایش در حال اجرای متن نمایش‌اند. لازم به پنهان‌کردن این حقیقت نیست که یک اجرای تئاتری به‌منظور سرگرم‌کردن یا آموزش‌دادن تماشاچی رخ می‌دهد. نمایش‌هایی از زمان یونان باستان[۱۰] و سپس از عصر ویلیام شکسپیر[۱۱]، به این شیوۀ صریح، مانند بسیاری از نمایش‌های تجربی امروزی (مدرن) تهیه شده‌اند. نمایش‌های موزیکال و تئاترهای سنتی آسیایی[۱۲] به این طبقه تعلق دارند. در اروپا در نیمه قرن ۱۹ نویسندگان، کارگردان‌ها و طراحان دست به کار نشان‌دادن واقعیت‌های زندگی عادی در داخل محیط‌های معین و مشخص شدند. دو حرکت ـ رئالیسم در دهۀ ۱۸۵۰ و ناتورالیسم در دهۀ ۱۸۷۰ـ شخصیت‌های آشنا را در محیط‌های مشخص مانند اتاق‌های نشیمن، آشپزخانه‌ها، مسافرخانه‌ها نمایش دادند. هدف از نمایش‌دادن محیط‌هایی با جزئیات فراوان این بود که نشان دهد یک شخصیت فردی و انتخاب‌های او در زندگی، تا اندازه‌ای توسط نیروهای طبیعی یا اجتماعی یا تا حدی توسط جنسیت و نیروهای وراثتی تعیین می‌شوند. عناصر بصری مانند لباس، اثاثیه و لوازم صحنه برای محیط بسیار شاخص شدند. بازیگران در یک صحنه قاب‌مانند کار می‌کنند (این صحنه با یک طاق یا قابی مستطیل‌شکل از تماشاگران جدا می‌شود) با این مفهوم که دیوار فرضی چهارم پیرامون آنان برداشته شده است تا تماشاگران بتوانند به زندگی بازیگران نگاه کنند. نمایش‌نامه‌نویسانی که در نوشتن نمایش‌نامه به سبک تولید واقع‌گرایی مدرن پیش‌گام‌اند، عبارت‌اند از هنریک ایبسن[۱۳]، اوگوست استریندبرگ[۱۴]، امیل زولا[۱۵]، لئون تولستوی[۱۶] و آنتون چخوف[۱۷].


تولید تئاتر مدرن

تئاتر به همکاری میان هنرمندان، افراد اهل فن و گردانندگان آن نیاز دارد. تئاتر یک هنر پیچیده و متفاوت است. این هنر به همکاری میان افراد مذکور به‌منظور خلق نمایشی در برابر تماشاگران نیاز دارد. از زمان یونان باستان، رویدادهای تئاتری دربردارندۀ عناصر تولید مانند لباس، دکور و لوازم، موسیقی و طراحی رقص بودند. نورپردازی و صدا ازجمله مواردی به‌شمار می‌روند که اخیراً اضافه شده‌اند. هریک از عناصر در تئاتر امروز، طراح، آهنگ‌ساز و طراح رقص خود را دارد که با کارگردان همکاری می‌کنند تا توجه تماشاگر را به بازیگر در فضای خاص یا مکان دیده‌شده جلب کنند.


کمپانی‌های تئاتر

سازمان‌هایی که امروز نمایش‌های تئاتری تهیه می‌کنند، از تئاترهای تجاری[۱۸] در بِرادوِی[۱۹]، نیویورک، یا وست‌اِند[۲۰]، لندن، تا کمپانی‌های غیرانتفاعی که گروه کارگردان‌ها، ادارات دولتی و شرکت‌ها به آن‌ها کمک مالی می‌کنند، تشکیل شده است. تهیه‌کنندگان تجاری محصولات خود را مانند آوای موسیقی[۲۱] (اشک‌ها و لبخندها)، شبح اپرا[۲۲] یا رگتایم[۲۳] به‌منظور به‌روی صحنه‌آوردن اثر و کسب درآمد برای سرمایه‌گذاران ترتیب دادند. برنامه‌های تئاتر آموزشی[۲۴] و تئاتر‌های آماتور[۲۵]، تلاش‌های خودشان را مشابه تئاترهای تجاری ترتیب می‌دهند. کمپانی‌های تئاتری دائمی که نوعاً سازمان‌هایی غیرانتفاعی‌اند، آثار گوناگونی را تولید می‌کنند. تأمین مالی گروه‌های تئاتری دائمی مرکب از بازیگران، کارگردان‌ها و طراحان، افراد اهل ‌فن و گردانندگان را صندوق تئاتر، کمک‌های دولتی، و مساعدت‌های تجاری و شخصی بر عهده دارند. کمپانی‌های غیرانتفاعی همچون تئاترهای تجاری در سرتاسر جهان مستقرند. برخی از این کمپانی‌های شاخص عبارت‌اند از گوتری تیاتر[۲۶] در مینیاپولیس[۲۷] ایالت مینه‌سوتا، رویال نشنال تیاتر[۲۸] در لندن و تئاتر هنری مسکو[۲۹] در روسیه. برخلاف تئاترهای تجاری که متخصص یک تولید در هر نوبت‌اند، کمپانی‌های دائمی معمولاً فصلی از نمایش‌ها را به‌ترتیب یا چندین نمایش را به‌صورت رپرتوار تهیه می‌کنند که هفته به هفته در یک دورۀ زمانی به نوبت اجرا می‌شوند. بعضی از کمپانی‌های دائمی برمبنای دید هنری کارگردان ساخته شده‌اند. نمونه‌های شاخص عبارت‌اند از ترِِوِِر نان[۳۰] در رویال نشنال تیاتر، پیتر بروک در مرکز بین‌المللی پژوهش‌ تئاتر[۳۱] و آریان منوچکین[۳۲] در تئاتر دوسولِی[۳۳] هر دو در پاریس. در امریکا بیش از ۶۰ تئاتر دائمی حرفه‌ای وجود دارد که کارگردان هنری یا مدیر تولید، هدایت آن‌جا را برعهده دارد. بعضی از شاخص‌ترین تئاترهای غیرانتفاعی حرفه‌ای در امریکا عبارت‌اند از آرنا استیج[۳۴] در واشینگتن دی‌سی؛ امریکن رپرتوری تیاتر[۳۵] در کیمبریج، ماساچوست؛ سیاتل رپرتوری تیاتر[۳۶] در ایالت واشینگتن، اولد گلوب تیاتر[۳۷] در سان دیه‌گو[۳۸] کالیفرنیا.


پیدایش و شکل‌گیری تئاتر مدرن در ایران

روزگاری كه تئاتر در كشورهای اروپایی بالنده و شكوفا بود، ایرانیان در آستانۀ آشنایی با این «عالم غریب» قرار گرفتند. نخستین گام‌‌ها برداشته شد؛ مدرسۀ دارالفنون دارای تماشاخانه‌ای با گنجایش ۳۰۰ نفر شد (۱۲۶۶ش،۱۸۸۷م). میرزاآقا تبریزی، كه یكی از همراهان گروه اعزامی برای پوزش‌خواهی از دولت تزار روس بود، نخستین نمایش‌‌‌نویس به زبان فارسی است كه نامش بر تارك تاریخ تئاتر ایران می‌‌درخشد. پیش از او میرزافتحعلی آخوندزاده از نخستین نمایش‌نگارانی است كه نوشته‌‌‌‌‌‌‌های او در تبریز پیش از میرزاآقا، به زبان تركی، رواج داشته است و تأثیر این نویسندۀ ترك بر نمایش‌نویسان فارسی‌زبان در آثار و مكاتبات وی به خوبی مشهود است. نخستین نمایش‌‌نامۀ اروپایی كه توجه شیفتگان تئاتر را جلب كرد، مردم‌‌گریز یا میرزانتروپ اثر مولیر بود كه توسط میرزاحبیب اصفهانی به فارسی برگردانده شد (۱۲۴۷ش ۱۸۶۹م). پس از آن، كسانی هم‌‌‌‌‌‌چون محمدحسن‌‌خان اعتمادالسلطنه و میرزاجعفر قراچه‌‌‌‌داغی و حاجی‌‌محمد طاهرمیرزا و دیگران پا در میدان ترجمه گذاشتند و بدین‌‌ترتیب سیاق ترجمه و ترك رسم اقتباس و «آداپته» یا خودمانی كردن آثار بیگانگان، سرمشق تئاتر مدرن در ایران شد و تا امروزه نیز همچنان با تمام توان در پهنۀ تئاتر كشور باقی است. در این هنگام نخستین «تروپ‌های تئاتری» یكی پس از دیگری در پارك‌‌‌های «ظل‌السلطان»، «امین‌‌الدوله» و «اتابك» در كار نمایش شدند. با آغاز حكومت رضاخان (۱۳۰۴ش)، سایه‌ای تیره و سخت‌ بر تئاتر نوپای ایران افكنده شد. کسانی كه سودای انسانی خود را در بیان تئاتری یافته بودند، با تفتیش عقاید استبدادی و «پرورش افكار» پلیس پهلوی مواجه شدند. گزمه‌ها با لودگان نمایش هم‌سفره می‌شدند؛ تنها تسمه از گردۀ آنانی می‌كشیدند كه شیفتگان راستین تئاتر بودند. در این بین پاكانی هم‌‌چون «میرسیف‌‌‌الدین كرمانشاهی» و «محمودآقا ظهرالدینی» پرپر شدند. آنان‌كه ماندند با كارزاری رودررو بودند كه هرلحظه بیم هلاكشان می‌رفت. در فاصلۀ سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۷ش (سال شلیك نافرجام به سوی محمدرضا پهلوی) گروه‌های تئاتری، به‌‌‌‌‌‌‌‌‌ویژه هنرمندانی كه با عبدالحسین نوشین همكاری داشتند، جای خود را میان مردم باز كردند. دیگر تئاتر فقط هنری برای فرهیختگان نبود و عامۀ مردم نیز به آن گرایش داشتند. از سال ۱۳۲۷ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش كنش‌های تئاتری سیر قهقرایی پیمودند. نمایش‌‌های برانگیزنده، با بگیر و ببند برهم زده می‌‌شدند. تئاتر فردوسی تعطیل می‌شود؛ سالن تئاتر فرهنگ آتش می‌‌‌‌‌گیرد و می‌‌سوزد (۱۳۲۸ش)؛ احمد دهقان در اتاق كارش به قتل می‌رسد (۱۳۲۹ش)؛ نوشین به بند و زندان كشیده می‌شود؛ تئاتر سعدی را به آتش می‌زنند و به كلی می‌سوزد (۱۳۳۲ش). در سال 1335ش گروه هنر ملی با بینشی دگرگونه به كوشش «عباس جوانمرد»، «علی نصیریان»، خاصه شاهین سرکیسیان و تنی چند پا می‌گیرد. اساتید تئاتر از خارج كشور به داخل دعوت شدند تا شیفتگان این هنر را آموزش دهند. دكتر «دیویدسون»، پروفسور «كویمبی» و دكتر «بلچر» از آن جمله‌اند كه كلاس‌های درس تئاتر تشكیل دادند. شاهین سركیسیان از فرانسه به ایران بازگشت و گروهی از علاقمندان را گرد آورد. اسكویی‌‌ها از مسكو به ایران بازگشته و بنیانگذار تئاتر «آناهیتا» شدند (۱۳۳۷ش). بدین‌‌‌ترتیب، دهۀ 1340 با آغاز فعالیت رشتۀ نمایش در دانشكدۀ هنرهای زیبا و پیدایش گروه‌های متعدد تئاتری كارنامۀ تئاتر در ایران را وزین كرد و نمایش‌‌‌‌‌‌‌نویسانی همچون اكبر رادی، غلامحسین ساعدی، بهرام بیضایی، اسماعیل خلج، بهمن فرسی، عباس نعلبندان و... با كار و تلاش خود بر اوراق تاریخ تئاتر نشان نیكو گذاشتند. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران (۱۳۵۷ش)، تئاتر در مسیری پر افت‌وخیز افتاد. اجراهای گوناگون از نویسندگان شهیری همچون گوركی، چخوف و برشت، پدیدار شدن جریانی به نام «تئاتر خیابانی» و رونق تئاترهای كارگری، جزء خیزهای این دوره از تاریخ تئاتر به شمار می‌آیند.



  1. Peter Brook
  2. tragedy
  3. musical
  4. vaudeville
  5. puppet shows
  6. mime
  7. Dran
  8. presentational theater
  9. representational theater
  10. Ancient Greece
  11. William Shakespeare
  12. traditional asian theater
  13. Henrik Ibsen
  14. August Strindberg
  15. Emile Zola
  16. Leo Tolstoy
  17. Anton Chekhov
  18. commercial theaters
  19. Broadway
  20. West End
  21. The Sound of Music
  22. The Phantom of the Opera
  23. Ragtime
  24. educational theater
  25. amateur theater
  26. Guthrie Theater
  27. Minneapolis
  28. Royal National Theatre
  29. Moscow Art Theater
  30. Trevor Nunn
  31. International Center of Theatre Research
  32. Ariane Mnouchkine
  33. Théâtre du Soleil
  34. Arena Stage
  35. American Repertory Theatre
  36. Seattle Repertory Theatre
  37. Old Globe Theatre
  38. San Diego