منظومه (ادبیات)
شعری روایی که معمولا شاعر در آن به شرح ماجرا با بازگویی داستانهای حکمی و عرفانی، حماسی، تاریخی، عاشقانه یا طنزآمیز میپردازد. منظومه در لغت به معنای کلامیست که به نظم درآمده باشد و در اصطلاح قدما شعریست بلند (مثنوی) که حاوی حکایت یا حکایاتی باشد.
صرف نظر از اوستا که بخشهایی از آن کهنترین منظومههای فارسیاند، آثار باقیمانده از ادبیات قبل از اسلام نشان میدهد که منظومهسرایی در ادبیات دوران ساسانی و قبل از آن سابقه داشته است. از مهمترین آثار این دوران به درخت آسوریک، یادگار زریران و جاماسبنامه میتوان اشاره کرد. بسیاری از منظومههای فارسی دری از اصل پهلوی ساسانی یا پهلوی اشکانی ترجمه شدهاند. از نخستین دوران پیدایش شعر فارسی، یعنی از سدۀ 4ق، سرودن منظومه در بین شاعران فارسیزبان متداول بوده است. از میان منظومههای این دوره، از نظم کلیله و دمنه و سندبادنامه توسط رودکی و همچنین آفریننامه اثر ابوشکور بلخی بیتهای چندی باقی مانده است. در فهرست آثار عنصری نیز به نام منظومههایی از قبیل وامق و عذراء، سرخ بت و خنگ بت و شادبهر و عينالحیوة برمیخوریم که از هرکدام ابیاتی باقی مانده است. منظومۀ ورقه و گلشاه اثر شاعری به نام عیّوقی (اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم) نخستین منظومۀ کاملی است که به دست ما رسیده است. از قرن پنجم به بعد، منظومههای متعددی در زمینههای مختلف در دست است.
تقريبا كلیۀ منظومههای سروده شده تا اواخر قرن سیزدهم در قالب مثنوی و بیشتر در دو بحر متقارب و هزجاند. این منظومهها را میتوان برحسب مضمون آنها تقسیمبندی کرد. بخش اعظم منظومههای فارسی را منظومههای غنایی تشکیل میدهد و بسیاری از آنها تعلیمی یا عرفانی یا حماسی هستند یا مضامینی طنزآمیز دارند. از ابتدای قرن پنجم تا دورۀ مشروطه منظومهسرایان بزرگ فارسی که آثارشان به دست ما رسیده فردوسی (شاهنامه)، فخرالدین اسعد گرگانی (ویس و رامین)، نظامی گنجوی (خمسه)، عطار نیشابوری (منظومههای پرشمار عرفانی)، مولانا (مثنوی معنوی)، امیرخسرو دهلوی (خمسۀ امیرخسرو به تقلید از نظامی)، خواجوی کرمانی (خمسۀ خواجو به تقلید از نظامی) و عبدالرحمان جامی (هفت اورنگ) بودهاند.
از دوران مشروطیت (۱۳۲۴ - ۱۳۲۷ق) به بعد منظومهها هم از لحاظ قالب و هم از لحاظ مضمون تحول یافتند، به طوری که تعریفی که با توجه به منظومههای سنتی برای منظومه داده شد، در مورد بسیاری از منظومههای متأخر صدق نمیکند و با آنکه بعضی از آنها، شکل داستانی خود را حفظ کردهاند، اما بسیاری از آثاری که امروزه به منظومه معروف شدهاند، داستان نیستند و تنها خصوصیت بارز آنها طولانی بودن نسبی و وجود حوادثی است که در آن جریان دارد و آنها را از دیگر آثار شعری متمایز میکند. اولین نشانههای این تحول را میتوان در منظومههای میرزاده عشقی یافت که بیشتر در قالب مسمط یا ترکیببند سروده شدهاند و بعضی از آنها از جمله منظومۀ نوروزینامه (۱۲۹۷) و کفن سیاه بیش از آنکه جنبۀ داستانی داشته باشند، شرح تأثرات و خاطرات شاعر هستند. تحول در قالب و مضمون منظومهها با تحول شعر فارسی و ظهور شعر نو شکل چشمگیری به خود گرفت. افسانه (۱۳۰۱) اثر نیما یوشیج منظومهای غنایی است که از لحاظ شکل و محتوا و همچنین وزن در شعر فارسی تازگی دارد. منظومۀ سه تابلو مریم (۱۳۰۲) اثر میرزاده عشقی و خانوادۀ سرباز (۱۳۰۵) و مانلی اثر نیما یوشیج هرچند شکل داستانی دارند، از نظر قالب با منظومههای سنتی کاملا متفاوتند. بخش بزرگی از شعر معاصر فارسی را منظومههایی تشکیل میدهند که در قالبهای مختلف شعر نو و با برداشتی تازه از منظومه سروده شدهاند. مرغ آمین و پادشاه فتح (اثر نیما یوشیج)؛ پادشاه شهر سنگستان، شکار و مرد و مرکب (اثر مهدی اخوان ثالث)، صدای پای آب و مسافر (اثر سهراب سپهری)، آرش کمانگیر (اثر سیاوش کسرایی) و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد (اثر فروغ فرخزاد) از جمله منظومههای موفق معاصر هستند.