پرش به محتوا

آلمانی، هنر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۷: خط ۱۷:
'''قرن ۱۹'''. در قرن ۱۹ به موازات نئوکلاسی‌سیسم نهضت رمانتیسم در نقاشی پا گرفت. در رأس این نهضت، گروهی از نقاشان با نام [[ناصریان]]<ref>Nazarenes</ref> قرار داشتند که در رم فعال بودند و به لحاظ هدف و شیوه بر گروه انگلیسیِ احیاگران هنر پیشارافائلی<ref>Pre-Raphaelite Brotherhood</ref> پیشی گرفتند. [[اووربک، یوهان (۱۷۸۹ـ۱۸۶۹)|فریدریش اووِربک]]<ref>Friedrich Overbeck</ref> (۱۷۸۹ـ۱۸۶۹م) نقاش پیش‌گام گروه بود. [[رونگه، فیلیپ اتو (۱۷۷۷ـ۱۸۱۰)|فیلیپ اُتو رونگه]]<ref>Philip Otto Runge</ref> نیز مسیر مشابهی را در‌پیش گرفت. کاسپار داوید فریدریش، نقاش منظره‌پرداز، با آثار خود که اندوه‌بار و آکنده از احساسات دینی‌اند، بیش از دیگران رمانتیک شمرده می‌شود. لودویگ ریشتر<ref>Ludwig Richter</ref> (۱۸۰۳ـ۱۸۸۴م)، [[اشویند، موریتس فون (۱۸۰۴ـ۱۸۷۱)|موریتس فون اشویند]]<ref>Moritz von Schwind</ref> (۱۸۰۴ـ۱۸۷۱م)، [[رتل، آلفرد (۱۸۱۶ـ ۱۸۵۹)|آلفرد رتل]]<ref>Alfred Rethel</ref> (۱۸۱۶ـ۱۸۵۹م) و چندی بعد [[بوکلین، آرنولد (۱۸۲۷ـ۱۹۰۱)|آرنولد بوکلین]]<ref>Arnold Böcklin</ref>، ‌نقاش سوئیسی، شیوۀ رمانتیسم را تا نسل بعد ادامه دادند. شیوۀ واقع‌گرایی، مبنای نقاشی‌های [[منتسل، آدولف (۱۸۱۵ـ۱۹۰۵)|آدولف فون مِنتسل]]<ref>Adolf von Menzel</ref> (۱۸۱۵ـ۱۹۰۵م) و [[لایبل، ویلهلم (۱۸۴۴ـ۱۹۰۰)|ویلهلم لایبل]]<ref>Wilhelm Leibl</ref> (۱۸۴۴ـ۱۹۰۰م) قرار گرفت؛ و امپرسیونیسم<ref>Impressionism</ref> در آثار [[لیبرمان، ماکس (۱۸۴۷ـ۱۹۳۵)|ماکس لیبرمان]]<ref>Max Liebermann</ref> (۱۸۴۷ـ۱۹۳۵م) [[کورینت، لوویس (۱۸۵۸ـ۱۹۲۵)|لوویس کورینت]]<ref>Lovis Corinth</ref> (۱۸۵۸ـ۱۹۲۵م) تجلّی یافت؛ و [[مودرزون ـ بکر، پاولا (۱۸۷۶ـ۱۹۰۷)|پاولا مودِرزون ـ بِکِر]]<ref>Paula Modersohn-Becker</ref> (۱۸۷۶ـ۱۹۰۷م) از پست‌امپرسیونیست<ref>post-Impressionism</ref>ها تأثیر گرفت، سبک هنری این نقاشِ زن، او را در ردیف پیش‌گامان اکسپرسیونیسم قرار داد.
'''قرن ۱۹'''. در قرن ۱۹ به موازات نئوکلاسی‌سیسم نهضت رمانتیسم در نقاشی پا گرفت. در رأس این نهضت، گروهی از نقاشان با نام [[ناصریان]]<ref>Nazarenes</ref> قرار داشتند که در رم فعال بودند و به لحاظ هدف و شیوه بر گروه انگلیسیِ احیاگران هنر پیشارافائلی<ref>Pre-Raphaelite Brotherhood</ref> پیشی گرفتند. [[اووربک، یوهان (۱۷۸۹ـ۱۸۶۹)|فریدریش اووِربک]]<ref>Friedrich Overbeck</ref> (۱۷۸۹ـ۱۸۶۹م) نقاش پیش‌گام گروه بود. [[رونگه، فیلیپ اتو (۱۷۷۷ـ۱۸۱۰)|فیلیپ اُتو رونگه]]<ref>Philip Otto Runge</ref> نیز مسیر مشابهی را در‌پیش گرفت. کاسپار داوید فریدریش، نقاش منظره‌پرداز، با آثار خود که اندوه‌بار و آکنده از احساسات دینی‌اند، بیش از دیگران رمانتیک شمرده می‌شود. لودویگ ریشتر<ref>Ludwig Richter</ref> (۱۸۰۳ـ۱۸۸۴م)، [[اشویند، موریتس فون (۱۸۰۴ـ۱۸۷۱)|موریتس فون اشویند]]<ref>Moritz von Schwind</ref> (۱۸۰۴ـ۱۸۷۱م)، [[رتل، آلفرد (۱۸۱۶ـ ۱۸۵۹)|آلفرد رتل]]<ref>Alfred Rethel</ref> (۱۸۱۶ـ۱۸۵۹م) و چندی بعد [[بوکلین، آرنولد (۱۸۲۷ـ۱۹۰۱)|آرنولد بوکلین]]<ref>Arnold Böcklin</ref>، ‌نقاش سوئیسی، شیوۀ رمانتیسم را تا نسل بعد ادامه دادند. شیوۀ واقع‌گرایی، مبنای نقاشی‌های [[منتسل، آدولف (۱۸۱۵ـ۱۹۰۵)|آدولف فون مِنتسل]]<ref>Adolf von Menzel</ref> (۱۸۱۵ـ۱۹۰۵م) و [[لایبل، ویلهلم (۱۸۴۴ـ۱۹۰۰)|ویلهلم لایبل]]<ref>Wilhelm Leibl</ref> (۱۸۴۴ـ۱۹۰۰م) قرار گرفت؛ و امپرسیونیسم<ref>Impressionism</ref> در آثار [[لیبرمان، ماکس (۱۸۴۷ـ۱۹۳۵)|ماکس لیبرمان]]<ref>Max Liebermann</ref> (۱۸۴۷ـ۱۹۳۵م) [[کورینت، لوویس (۱۸۵۸ـ۱۹۲۵)|لوویس کورینت]]<ref>Lovis Corinth</ref> (۱۸۵۸ـ۱۹۲۵م) تجلّی یافت؛ و [[مودرزون ـ بکر، پاولا (۱۸۷۶ـ۱۹۰۷)|پاولا مودِرزون ـ بِکِر]]<ref>Paula Modersohn-Becker</ref> (۱۸۷۶ـ۱۹۰۷م) از پست‌امپرسیونیست<ref>post-Impressionism</ref>ها تأثیر گرفت، سبک هنری این نقاشِ زن، او را در ردیف پیش‌گامان اکسپرسیونیسم قرار داد.


'''قرن ۲۰'''. در اوایل قرن ۲۰، اکسپرسیونیسم بر عرصۀ هنری آلمان سلطه یافت؛ دو گروه عمده به این شیوه نقاشی می‌کردند: [[گروه پل]]<ref>Die Brücke</ref> که در ۱۹۰۵ در [[درسدن]]<ref>Dresden</ref> برپا شد، و نقاشانی همچون [[کیرشنر، ارنست لودویگ (۱۸۸۰ـ۱۹۳۸)|ارنست کیرشنر]]<ref>Ernst Kirchner</ref>، [[نولده، امیل (۱۸۶۷ـ۱۹۵۶)|امیل نولده]]<ref>Emil Nolde</ref>، [[اشمیت ـ روتلوف، کارل (۱۸۸۴ـ۱۹۷۶)|کارل اشمیت ـ روتلوف]]<ref>Karl Schmidt-Rottluff</ref>، و [[هکل، اریش (۱۸۸۳ـ۱۹۷۰)|اریش هِکِل]]<ref>Erich Heckel</ref> از اعضای آن بودند؛ و [[سوار آبی|گروه سوار آبی]]<ref>die Blaue Reiter</ref> که در ۱۹۱۱ در مونیخ تأسیس شد، و نقاشانی همچون [[ماکه، اوگوست (۱۸۸۷ـ۱۹۱۴)|اوگوست ماکه]]<ref>August Macke</ref>، گابریله مونتر<ref>Gabriele Münter</ref> و دو نقاش روس، [[کاندینسکی، واسیلی (۱۸۶۶ـ۱۹۴۴)|واسیلی کاندینسکی]]<ref>Wassily Kandinsky</ref> و [[یاولنسکی، آلکسی فون (۱۸۶۴ـ۱۹۴۱)|آلکسی فون یاولنسکی]]<ref>Alexei von Jawlensky</ref> را دربر می‌گرفت. دیگر اکسپرسیونیست‌ها عبارت بودند از [[بارلاخ، ارنست (۱۸۷۰ـ۱۹۳۸)|ارنست بارلاخ]]<ref>Ernst Barlach</ref> مجسمه‌ساز؛ [[کولویتس، کته (۱۸۶۷ـ۱۹۴۵)|کته کولویتس]]<ref>Kathe Kollwitz</ref> گرافیست، [[کوکوشکا، اسکار (۱۸۸۶ـ۱۹۸۰)|اسکار کوکوشکا]]<ref>Oskar Kokoschka</ref>، نقاش اتریشی؛ و [[کله، پل (۱۸۷۹ـ۱۹۴۰)|پل کله]]<ref>Paul Klee</ref>، نقاش و گرافیست سوئیسی. مکتب دادا که واکنشی بود در برابر [[جنگ جهانی اول]]، در ۱۹۱۶م در [[زوریخ، شهر|زوریخ]] شکل گرفت. سنّت‌شکنیِ آشوب‌گرانۀ این مکتب، نقاشانی همچون گئورگ گروس<ref>George Grosz</ref>، [[اشویترس، کورت (۱۸۸۷ـ۱۹۴۸)|کورت اشویترس]]<ref>Kurt Schwitters</ref> و [[ارنست، ماکس (۱۸۹۱ـ۱۹۷۶)|ماکس ارنست]]<ref>Max Ernst</ref> را فراخواند. جنبش نوعینیت<ref>Neue Sachlichkeit/New Objectivity</ref> نیز واکنشی بود در‌ برابر فجایع جنگ، که انتقادات تند اجتماعی آن، در آثار نقاشانی همچون گئورگ گروس، [[بکمان، ماکس (۱۸۸۴ـ۱۹۵۰)|ماکس بکمان]]<ref>Max Beckmann</ref> و [[دیکس، اوتو (۱۸۹۱ـ۱۹۶۹)|اوتو دیکس]]<ref>Otto Dix</ref> بازتاب دارد. در سوی دیگر امکانات ساختاری و اجتماعی هنر مدرن در مدرسۀ هنری باوهاوس پرورش یافت. پس از آن‌که نازی‌ها این جنبش‌ها را با عنوان «هنر فاسد<ref>Degenerate art</ref>» محکوم کردند، گروه‌های هنری آلمان به‌سوی اروپا و امریکا پراکنده شدند. پس از [[جنگ جهانی دوم]] بسیاری از هنرمندان آلمانی کوشیدند تا لطمه‌های وارد شده بر تاریخ هنر معاصر کشورشان را ترمیم کنند. نخستین هنرمندی که در این راه شهرتی جهانی کسب کرد، یوزف بویس بود که به‌طور فزاینده‌ای به هنر اجرا<ref>performance art</ref> گرایید. هنرمند دیگری که بسیار شهرت یافت، [[کیفر، انسلم (۱۹۴۵)|آنسلم کیفر]]<ref>Anselm Kiefer</ref> بود. یورک ایمندورف<ref>Jorg Immendorf</ref> (۱۹۴۵م ـ ) و گئورک بازلیتس<ref>Georg Baselitz</ref> (۱۹۳۸م ـ ) به احیای نقاشی شکل‌نما<ref>figurative</ref> رو آوردند، و سبک آنان نئواکسپرسیونیسم<ref>neo-expressionism</ref> عنوان گرفت؛ این شیوه تلفیقی است از رنگ‌ها و فرم‌های پویا و نحوۀ قلم‌موکاری نقاشان ''گروه پل''، که طنز تلخ خاص پس از جنگ را نیز بازمی‌تابد.
'''قرن ۲۰'''. در اوایل قرن ۲۰، اکسپرسیونیسم بر عرصۀ هنری آلمان سلطه یافت؛ دو گروه عمده به این شیوه نقاشی می‌کردند: [[گروه پل]]<ref>Die Brücke</ref> که در ۱۹۰۵ در [[درسدن]]<ref>Dresden</ref> برپا شد، و نقاشانی همچون [[کیرشنر، ارنست لودویگ (۱۸۸۰ـ۱۹۳۸)|ارنست کیرشنر]]<ref>Ernst Kirchner</ref>، [[نولده، امیل (۱۸۶۷ـ۱۹۵۶)|امیل نولده]]<ref>Emil Nolde</ref>، [[اشمیت ـ روتلوف، کارل (۱۸۸۴ـ۱۹۷۶)|کارل اشمیت ـ روتلوف]]<ref>Karl Schmidt-Rottluff</ref>، و [[هکل، اریش (۱۸۸۳ـ۱۹۷۰)|اریش هِکِل]]<ref>Erich Heckel</ref> از اعضای آن بودند؛ و [[سوار آبی|گروه سوار آبی]]<ref>die Blaue Reiter</ref> که در ۱۹۱۱ در مونیخ تأسیس شد، و نقاشانی همچون [[ماکه، اوگوست (۱۸۸۷ـ۱۹۱۴)|اوگوست ماکه]]<ref>August Macke</ref>، گابریله مونتر<ref>Gabriele Münter</ref> و دو نقاش روس، [[کاندینسکی، واسیلی (۱۸۶۶ـ۱۹۴۴)|واسیلی کاندینسکی]]<ref>Wassily Kandinsky</ref> و [[یاولنسکی، آلکسی فون (۱۸۶۴ـ۱۹۴۱)|آلکسی فون یاولنسکی]]<ref>Alexei von Jawlensky</ref> را دربر می‌گرفت. دیگر اکسپرسیونیست‌ها عبارت بودند از [[بارلاخ، ارنست (۱۸۷۰ـ۱۹۳۸)|ارنست بارلاخ]]<ref>Ernst Barlach</ref> مجسمه‌ساز؛ [[کولویتس، کته (۱۸۶۷ـ۱۹۴۵)|کته کولویتس]]<ref>Kathe Kollwitz</ref> گرافیست، [[کوکوشکا، اسکار (۱۸۸۶ـ۱۹۸۰)|اسکار کوکوشکا]]<ref>Oskar Kokoschka</ref>، نقاش اتریشی؛ و [[کله، پل (۱۸۷۹ـ۱۹۴۰)|پل کله]]<ref>Paul Klee</ref>، نقاش و گرافیست سوئیسی. مکتب دادا که واکنشی بود در برابر [[جنگ جهانی اول]]، در ۱۹۱۶م در [[زوریخ، شهر|زوریخ]] شکل گرفت. سنّت‌شکنیِ آشوب‌گرانۀ این مکتب، نقاشانی همچون گئورگ گروس<ref>George Grosz</ref>، [[اشویترس، کورت (۱۸۸۷ـ۱۹۴۸)|کورت اشویترس]]<ref>Kurt Schwitters</ref> و [[ارنست، ماکس (۱۸۹۱ـ۱۹۷۶)|ماکس ارنست]]<ref>Max Ernst</ref> را فراخواند. جنبش نوعینیت<ref>Neue Sachlichkeit/New Objectivity</ref> نیز واکنشی بود در‌ برابر فجایع جنگ، که انتقادات تند اجتماعی آن، در آثار نقاشانی همچون گئورگ گروس، [[بکمان، ماکس (۱۸۸۴ـ۱۹۵۰)|ماکس بکمان]]<ref>Max Beckmann</ref> و [[دیکس، اوتو (۱۸۹۱ـ۱۹۶۹)|اوتو دیکس]]<ref>Otto Dix</ref> بازتاب دارد. در سوی دیگر امکانات ساختاری و اجتماعی هنر مدرن در مدرسۀ هنری باوهاوس پرورش یافت. پس از آن‌که نازی‌ها این جنبش‌ها را با عنوان «هنر فاسد<ref>Degenerate art</ref>» محکوم کردند، گروه‌های هنری آلمان به‌سوی اروپا و امریکا پراکنده شدند. پس از [[جنگ جهانی دوم]] بسیاری از هنرمندان آلمانی کوشیدند تا لطمه‌های وارد شده بر تاریخ هنر معاصر کشورشان را ترمیم کنند. نخستین هنرمندی که در این راه شهرتی جهانی کسب کرد، یوزف بویس بود که به‌طور فزاینده‌ای به هنر اجرا<ref>performance art</ref> گرایید. هنرمند دیگری که بسیار شهرت یافت، [[کیفر، انسلم|آنسلم کیفر]]<ref>Anselm Kiefer</ref> بود. یورک ایمندورف<ref>Jorg Immendorf</ref> (۱۹۴۵م ـ ) و گئورک بازلیتس<ref>Georg Baselitz</ref> (۱۹۳۸م ـ ) به احیای نقاشی شکل‌نما<ref>figurative</ref> رو آوردند، و سبک آنان نئواکسپرسیونیسم<ref>neo-expressionism</ref> عنوان گرفت؛ این شیوه تلفیقی است از رنگ‌ها و فرم‌های پویا و نحوۀ قلم‌موکاری نقاشان ''گروه پل''، که طنز تلخ خاص پس از جنگ را نیز بازمی‌تابد.




۴۶٬۷۰۹

ویرایش