اسماعیل صفوی اول
اسماعیل صفوی اول (اردبیل ۸۹۲ـ۹۳۰ق)
اسماعیل صفوی اول | |
---|---|
زادروز |
اردبیل ۸۹۲ق |
درگذشت | ۹۳۰ق |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | فرمانروا |
لقب | ابوالمظفر بهادرخان حسینی |
گروه مقاله | تاریخ ایران |
خویشاوندان سرشناس | شاه تهماسب اول (پسر) |
مؤسس و نخستین پادشاه سلسلۀ صفویه (حک: ۹۰۵ـ۹۳۰ق) ملقب به ابوالمظفر بهادرخان حسینی فرزند شیخ حیدر بن شیخ جنید، از خاندان شیخ صفیالدین اردبیلی و نوادۀ دختری اوزونحسن آققویونلو. اسماعیل پس از کشتهشدن پدرش، در جنگ با یعقوب بیگ آققویونلو و فرخیسار شروانشاه، با برادرانش در حصار استخر فارس زندانی شد. رستمبیگ آققویونلو در ۸۹۸ق فرزندان حیدر را آزاد کرد و به تبریز فراخواند. درپی کشتهشدن برادر بزرگتر اسماعیل در جنگ با رستمبیگ، طرفداران صفویه او را پنهانی به گیلان بردند. اسماعیل ۵ سال مخفیانه در پناه والی شیعی گیلان زندگی کرد و از شمسالدین لاهیجی فارسی، عربی، قرآن و مبانی اصول شیعه امامیه را فراگرفت و در همین زمان فنون جنگآوری را نیز آموخت. بعد از درگذشت رستمبیگ آققویونلو، در ۹۰۵ق به همراه مریدانش ابتدا فرخیسار شروانشاه را از پای درآورد و سپس الوندبیگ آققویونلو را در نخجوان مغلوب کرد و وارد تبریز شد و به تخت سلطنت نشست. رسمیت مذهب شیعه را اعلام کرد و ترویج شیعه را به استادش، شمسالدین لاهیجی سپرد. شاه اسماعیل در بهار ۹۰۸ق دست به لشکرکشیهایی زد و طی آن امیر الوند آققویونلو و امیر مرادبیگ را شکست داد و به سرعت بر بخش بزرگی از ایران، جز خراسان، عراق و خوزستان استیلا یافت. او پس از غلبه بر علاءالدوله ذوالقدر، بغداد را فتح کرد. سپس به نجف اشرف، کربلا و سامرا رفت و به نوسازی و تعمیر قبه و بارگاه امامان پرداخت. بعد از آن خوزستان و لرستان و پس از تسخیر هویزه، شوشتر و دزفول را بدون جنگ تصرف کرد. اندکی بعد ابراهیم بن فرخیسار را که شوریده و شروان را تسخیر کرده بود، شکست داد و شروان را بازپس گرفت. پس از آن مشهد و ایالت خراسان (که در دست شیبکخان، مدعی امپراتوری مغول، بود) به اضافۀ دامغان و گرگان را بدون پرداختن به جنگ مهمی تصرف کرد که به فتح مرو مشهور است و از پیروزیهای مهم شاه اسماعیل بهشمار میآید. در این جنگ ایرانیان علاوه بر اقتدار دوباره بر توران، انتقام خود را از تبار چنگیز گرفتند. در نتیجۀ این فتح، ارتباط بین شاه اسماعیل صفوی و ظهیرالدین محمد بابر؛ مؤسس گورکانیان هند برقرار شد و به اشاعۀ فرهنگ فارسی و مذهب شیعه انجامید. شاه اسماعیل درپی گسترش مذهب شیعه و پیشرویاش در سرزمینهای اسلامی با حاکمان وقت آنها جنگید. اگرچه، فعالیتهای وی با مخالفت آنان روبهرو شد و به فتوای قتل شیعیان از طرف مفتی استانبول و کینهتوزی سلطان سلیم با اسماعیل صفوی انجامید و منجر به جنگ چالدران در ۹۲۰ق شد. این جنگ یکروزه با وجود دلاوری و رشادت فراوان شاه اسماعیل، به سبب مجهزبودن سپاه عثمانی به توپ و تفنگ به پیروزی دولت عثمانی و سلطان سلیم انجامید. پس از خروج سلیم از تبریز، شاه اسماعیل به پایتخت برگشت و برای جبران این شکست با سفرای پادشاهان مجارستان و آلمان برضد عثمانی متحد شد که البته طرفی نبست. او در آخرین نامهای که برای سلطان سلیم فرستاد پیشنهاد صلح داد و از آن پس وظایف اداری و کشوری را به ایرانیانی سپرد که در اعتقاد شیعیشان راسخ بودند و خود بیشتر به گردش و شکار میپرداخت. شاه اسماعیل صفوی در ۳۸سالگی براثر بیماری حصبه درگذشت و پیکرش را در بقعۀ شیخ صفیالدین اردبیلی در اردبیل به خاک سپردند. شیوۀ کشورداری او مانع از تجزیه و تقسیم ایران میان دو امپراتوری عثمانی و ازبک شد. او برای تجلیل از امامان شیعه، سکه با نام ائمه اثناعشری ضرب کرد و نام دوازده امام معصوم را به عنوان سجع مهر شاهی برگزید و به تعمیر و توسعۀ آرامگاه امامان در عراق و مشهد و ساختن مقبره امامزادهها در شهرهای ایران پرداخت و طرح آبرسانی از فرات به نجف را به انجام رسانید. او گاه در ترویج شیعه بین مردم اهل تسنن توسط قزلباشها و تبرائیان دست به خشونتهایی میزد. به آیینها و رسوم ملی علاقه فراوان داشت و در ایجاد بناها و آبادانی کشور میکوشید. به دستور وی چهار بازار دور میدان قدیم اصفهان، بقعۀ امامزاده هارون و مدرسۀ هارونیه در اصفهان و بناهایی یادبود در اوجان فارس و شیراز و خوی و تبریز ساخته شد. او به فارسی و ترکی شعر میسرود و «خطایی» تخلص میکرد. او پس از شکست در چالدران و اسارت همسرش، تا زمان مرگ به انزوا پناه برد. شاه اسماعیل پادشاهی سلحشور، خوشاندام و چالاک بود که به جنگ و شکار رغبت فراوان داشت. لشکریان و مریدانش او را به جان میپرستیدند و در راه او فداکاریهای بسیار میکردند.